جادو به صحنه آمده است ...
شهروندان یکی پس از دیگری همه چیز را سفید میبینند ، گویا یک اپیدمی خطرناک در حال وقوع است . همه به کوری مبتلا می شوند ، یا شاید هم بنا به گفته همسر دکتر در رمان کوری ؛ ما کور نشده ایم ، ما کور هستیم !
روابط رو به زوال است فروپاشی های خانواده هایی که خود را در زندگی های خوبی می دیدند ...
حمیدرضا خسروی معتقد است انسان سخت گیر و دارای چارچوب ساختاری خاصی برای اجراهایش است ،
تصور میکنم که اگر اجرای کوری حاصل سختگیری های او باشد که اجرای تأثیرگذاری هم بود ، اگر ممارست در همین روش باشد کوری قابلیت آن را دارد تا به اثری بدل شود که قلب تماشاگرانش را بیش از پیش به لرزه بیاندازد ، چرا که انسان در جهان پست مدرنیسم خود را به جنگی نابرابر خوانده است که انزوای درونی ، او را روزی از پای در خواهد آورد اگر بدان چیره نشود ،
و در تماشای کوری این انزوا و تنهایی به قلب و روح ما چنگ میزند اما کافی نیست ، و لازم است اجراگران بیش از پیش به آنچه میگویند فکر کنند ، گاهی سکوت و نگاه زهرآگین ترین دشنه میتواند باشد در جایی که کلمه الکن است ،
چرا که کوری میتواند در نوبه های دیگر اجرای خود به فلسفه خوی حیوانی انسان
... دیدن ادامه ››
ها در این عصر بیشتر بپردازد که در جایی همه صفات انسانی رنگ میبازد و این موجود دو پای هوشمند قادر است خطرناک ترین و خشونت بارترین گونه در زمان حیات خویش باشد .
از تماشای این اجرا لذت بردم ،
همگی خسته نباشید
حمیدرضای عزیز امیدوارم موفقیت های بیشتری حاصل از نگاهت برایت اتفاق بیافتد 🌻 .