درود بر شما
دوستان وقت کردید این مقاله ( اهمیت بازآفرینی روسو از نقد افلاطونی هنر ) مطالعه کنید.
چکیده :
ژان ژاک روسو در تعدادی از آثار خود همچون گفتار درباره هنرها و علوم و نامه به دالامبر درباره تئاتر، برخلاف جریان غالب و روح زمانه خود، انتقادی از هنرها و به ویژه هنر تئاتر ارائه کرد که در اساس، مبتنی بر نقد افلاطونی هنر در رساله جمهوری بود
بخشی
... دیدن ادامه ››
از مقاله :
دالامبر در یکی از مقالات دائرةالمعارف که به معرفی شهر ژنو (زادگاه روسو)اختصاص
داشت، به مردم این شهر که تا آن زمان وجود تئاتر را در شهر خود منع کرده بودند،
توصیه کرد که این منع را از میان بردارند و از مواهب وجود تئاتر بهرهمند شوند. از
شهروندان را صاحب ذوق میکند و « جمله مواهبی که او برای تئاتر برشمرد، این بود که
به آنان ظرافت طبع و لطافت احساس میبخشد quoted in: Rousseau, 1960: 4؛ و
نوید داد که اگر چنین شود، مردمان ژنو علاوه بر حزم و تدبیر اسپارتی، صاحب آداب و
مدنیت آتنی نیز خواهند شد .
این توصیه، روسو را برآشفت و او را بر آن داشت که
با نگارش رسالهای خطاب به دالامبر، آسیبهای جبرانناپذیر تئاتر بر فرهنگ و اخلاق را
شرح دهد. تاریخ فلسفه گواهی میدهد که چنین قصدی در اساس با نام افلاطون پیوند
خورده است؛ اما آنچه روسو از افلاطون گرفت، بسیار بیشتر از همین قصد کلی بود.
روسو برای نگارش نامه به دالامبر ابتدا سراغ افلاطون میرود و هرآنچه در محاورات او
برای منظور خود مناسب میبیند در کنار هم جمع و ترجمه می کند و ساختاری
مقاله وار به آن میدهد.....
لینک دانلود مقاله :
http://ensani.ir/fa/article/463212/%D8%A7%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A2%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B3%D9%88-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%A7%D9%81%D9%84%D8%A7%D8%B7%D9%88%D9%86%DB%8C-%D9%87%D9%86%D8%B1