در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | Shahab Zoghi درباره نمایش تااون: 🐀 تانبودن نمایش تااون ساختاری دایره ای دارد یعنی از خطابه حاکم موشه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:06:35
Shahab Zoghi (shahabzoghi7)
درباره نمایش تااون i
🐀 تانبودن

نمایش تااون ساختاری دایره ای دارد یعنی از خطابه حاکم موشها در فضایی اکسپرسیونیستی به بیان هستی شناسانه موجودیت موشها میپردازد آغاز و به همین صحنه با تغییراتی ختم می شود، اما هادی حوری با دنیای تمثیلی موشها به بیان نقد سیاسی،اجتماعی پرداخته او دنیایی را به نمایش می گذارد که در شهر موشها حاکمانی وجود دارند که با ایجاد فضایی بسته به موجودیت خود ادامه می دهند و به مدد عدم آگاهی و فهم موشها همچنین با ارعاب عامل بیرونی گربه ها که به نظر ساخته و پرداخته خود آنهاست موجودات سترونی را در تاریکی جهل گرفتار کرده اند، استفاده و بازی خوب از کلمات متشابه و مترادف بعضا" معروف و استخراج معانی ثانوی به شکل ابزورد و گاهی فلسفی از نکات خوب متن بود که مثل نام نمایش(تااون) کارکرد دوپهلوی معناباخته به واژه ها می بخشید، این کار بخشها و لحضات خوبی دارد مثل بازی خلاقانه ای که با اسامی کتابهایی می شود که در معرض موشها به جهت خوراک دانایی قرار گرفتند یا منولوگی که یکی از موشها در حالت غیرطبیعی به بیان حقیقت آن فضا بیان می کند و با مرگ خودش به پایان می رسد اما به نظرم نقطه ضعف این نمایش عدم پیوستگی روایی این پرده ها و لحظات است که کمی باعث منوتن شدن و ملال مخاطب می شود در واقع تاکید زیاد نویسنده و کارگردان بر مضمون کار که به گونه ابزورد بیان می شود کارکرد روایی و درام را کمرنگ کرده و رفت و برگشت نور و تعویض صحنه به این مهم کمک کرده باز به نظر حقیر می شد در یکی دو صحنه با استفاده از پاساژهایی با حرکات فرم و استفاده از نور و صدا و حذف یکی دو صحنه کوتاه به نمایش جانی تازه بخشید و از بازیگران خصوصا" چهار بازیگر فرم نقابدار استفاده بهتری کرد، نورپردازی انتهایی با استفاده از مه کار جدید و خلاقانه ای بود که تا به حال ندیده بودم و فضای آرزومندانه و رویاگونه را به خوبی متبادر می کرد که با جدایی تراژیک موشی که در پی دانایی است و معشوقه اش که ... دیدن ادامه ›› به جهت آگاهی سایرین می ماند صحنه خوبی را خلق میکند اگر خط روایی کار تقویت می شد و پیوستگی دراماتیک بوجود می آمد عمق حسی صحنه انتهایی مضاعف می گردید، هادی حوری سیر نزولی این شهر استبداد زده را به خوبی ترسیم می کند حاکمان از فرط ترس از تغییر و دانایی موشها شروع به از بین بردن خود یا به عبارت بهتر شروع به خودزنی می کنند و بازی با جمله معروف(بودن یا نبودن) شکسپیر در انتها با سرخوشی از فتح بیشتر زوال و نبودن را نوید می دهد تا مانایی آنها، نمیدانم که آقای حوری چقدر از ادبیات ایران الهام گرفته اند اما این نمایش من رو به یاد منظومه موش و گربه عبید زاکانی انداخت که آنجا هم از تمثیل حیوانات استفاده شده، طراحی خوب لباس،صحنه و گریم و بازیهای قابل قبول از موارد خوب این کار بود، اما صدای موزیک صحنه کمی زیاد بود
در انتها شاهد یک کار خوب و تجربه ای جدید بودم که می توانست خوبتر باشد اولا" خوشحالم این کار که به خاطر کرونا تعطیل شد با همت آقای حوری و گروه خوب دوباره به روی صحنه رفت و دوم حضور ۴ نفر از دوستان در این کار باعث افتخار بود، به همه گروه خداقوت میگم ان شااله شاهد کارهای خوب بعدی و موفقیت عزیزان باشیم🙏🌹
بسیار متشکرم از نقد تون
مسلما هر نگاه تازه ای به اثر مولفه ای ست که باعث قوت و‌گسترش اثر خواهد بود
پاینده باشید
۱۰ شهریور ۱۴۰۱
مجید صد خسروی
ممنون‌شهاب جان از اینکه‌به تماشای کار ما نشستی
انجام وظیفه بود🙏
۱۴ شهریور ۱۴۰۱
سلام و درود فراوان
چه خوب و زیبا نوشتید، سپاسگزارم.
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید