کار پر زحمتی بود و همه تلاش خوبی کردند. سرمون گرم شد. گذشت زمان چندان محسوس نبود. بازیها بد نبود. نور خیلی خوب بود و نکات مثبت از جمله طراحی صحنه تا حدودی و طراحی حضور آقای کامو در صحنه ها را دوست داشتم (اگر درست متوجه شده باشم). اما متاسفانه کالیگولا ندیدم! انتظار داشتم شخصیتی روانپریش، مملو از عقده ها و رفتارهای هیستریک ببینم. حالا ابعاد خشونتی که دل گفتن و شنیدنش نیست و انحرافات اخلاقیش که سانسور پشت سانسور میاره به کنار! به جاش کارگردان محترم یه کارتن خواب شپشو که سرشو از سطل زباله در میاره (پرده اول) یا یکی از اون معتادهایی که چند شب پیش از وسط اتوبان مدرس جلو ماشینم پرید تحویلمون داد. اگه میدونستم این همون کالیگولاس محال بود جفت پا ترمز کنم!!
بازیگر کالیگولا یا توانایی محدودی دارد یا شخصیت را درست درک نکرده. هرچه بود انقدر بازی زیرپوستی سینمایی و تله تئاتری نشونمون داد که بازی خوب و درست برخی دیگر از اعضای گروه در نظر برخی مخاطبین اغراق آمیز و مخصوص برنامه های کودک جلوه کرد!
بازی بچه خوشگل بیش از همه و سپس خانم ها و تپل داغ نوزاد دیده! را دوست داشتم. میزانسن ها خیلی بد بود. چقدر آوانسن؟؟!!! یه ذره هم اگر قرار بود از کالیگولا حساب ببریم انقدر اوردینش دم دست که ترسش ریخت! به نظرم عمق سن رو سکو بدید ببریدش عقب مخوف تره. یه فکری هم برای ترور بکنید! کالابرگ توزیع نمیکنند که اونطوری حمله کنند!!