وای از ما و تئاتر - دوستی ها زتئاتر - دشمنی ها زتئاتر
عاشقی ها زتئاتر- خستگی ها زتئاتر
هر اندیشه ی زیبا و بلند - هرچه تاب است در آتشکده موی کمند
هرچه احساس قشنگ است به نزدیکی آب - هرچه فکر است در اندوهی ی خواب
همه از عشرت ماست- همه از ماو تئاتر - وای از ما و تئاتر
همه از خاک دریم - خاک درگاه بلندای بهشت - قصه ی شیرینیم - داستان فرهاد
خاکبازیم ولی ٬ ریشمه مان از خاک است - خاک پاینده ی عشق
ما سراپا همه عشقیم و امید ٬ به تپاتر - وای از ما و تئاتر
باغهای گل سرخ - دوستی ها زتئاتر
خارهای گل سرخ - دشمنی ها زتئاتر
جاده ای بود
... دیدن ادامه ››
بلند - آخرش را گفتند: خانه ای هست سپید
هرچه گشتیم ندیدیم اما - اثر از کاشانه
و چه شوریده سرو مجنونیم - لیلی ماست تئاتر
قهر در مکتب ما شیوه ی آشتی تازه تیست - تو اگر بی خبری
در شب عاشقی و همسفری
"سید محمدصادق حسینی"