سلام اُلسون شُکَتوزَ اِلُزَ
بی شک برای ھر “آذری” نِگریستنِ یک تئاترِ -نامِ مرا باد می برد- مبتنی بر مَنِشِ “عاشیق”های آذرآبادگان در پایتختِ سرزمین فراقومی ایران، بسیار دلانگیز است. بِویژه که برخلافِ درازنای تاریخ دیارِ آذربایجان، این بار “عاشیق” یک دختر است که
عاشیقِ سلطان را در برابرِ سپاهش در “دئییشمه” شکست می دهد.
یاشاسین ایران…