درود خدمت شما..
از ورود ایبرین متن با مغز زمین می خوره، چرا که جذابیتی برای مخاطب نداره..
و بدتر از همه مانیفست مرد معلول که میگه:
" من فکر می کنم زندگی ۵۰ ۵۰ است و.... "
از یک اجرای قدرتمند در ۲۰ دقیقه آخر تبدیل به یک اجرای سانتی مانتال و خسته کننده تبدیل میشه..
دقیقاً در نقطه حساس و زمانی که ... دیدن ادامه ›› مرد می گوید: من دیگه بازی نمی کنم، آدم گشنه نمی تونه بازی کنه... لحظه درخشانی بوجود میاد که می تونست ۲۰ دقیقه آخر یکی از ماندگارترین پرده های ۱۰ سال اخیر تئاتر باشه اما نشد...
یک لحظه دقیق و اپیک...
یک نقطه عطف قدرتمند..
همه آنی از دست میره..
حیف از این همه زحمت...
درود خدمت شما..
از ورود ایبرین متن با مغز زمین می خوره، چرا که جذابیتی برای مخاطب نداره..
و بدتر از همه مانیفست مرد معلول که میگه:
" من فکر می کنم زندگی ۵۰ ۵۰ است و.... "
از یک ...
قطعا متن جا برای بهتر شدن داره، اما تصور من اینه که یجاهایی نویسنده و کارگردان به خاطر جبر جغرافیایی مجبور بودن متن و نمایش رو متعادل کنن. وگرنه حرف نمایش مشخصه...
قطعا متن جا برای بهتر شدن داره، اما تصور من اینه که یجاهایی نویسنده و کارگردان به خاطر جبر جغرافیایی مجبور بودن متن و نمایش رو متعادل کنن. وگرنه حرف نمایش مشخصه...
قطعاً.. هولوکاست...
این ایرادی که من دیدم به این موضوع ربطی نداشت..
به خراب کردن نویسندگان مربوط بود...