بعد ازغیبت طولانی استاد جبلی با اجرای نمایش خلاقانه و نیک پر استعاره سوسمار خوش وارد صحنه می شود و با کارگردان خوش ذوق اثر دیدنی راپدید آوردند.بازیگران هم در نقش خویش خوش ظاهر شدند.نمایش با نغمه سرایی که نوید بهار و زندگی را تمنا دارد ، موجب شروع مطلوب و مسرت بخشی شد.
حسرت و حرمانهای اجتماعی ، همواره دغدغه انسانهاست.
رنج نکشیدن یا دوست نداشتن، انتخاب دشواریست سبب دست یازیدن به هر چیزی دلیل انتخاب می شود
که شاید روان آرام گیرد و احساس درون تلطیف یابد.چون گذشتگان ما که زندگی آن روزشان را پیوند به زندگی آیندگان نزدند. محبوب انسانی سرخوش که امید به فردا را با شعر و ترانه سبب طرب و شادی همسایگان می شود .محبوب، محب القلوب ساکنین است .
سرشار از دوستی و نیکخواهی که در هر لحظه با هر اتفاق وظیفه خود را انجام می دهد .تاحد امکان مسئولیتش را با لباسی آراسته و نظری پاک عشق ورزی می کند . اتاق محبوب در دکور با فضایی کم نور نمایان است تا جایگاهی برای بیم و امید آدمی باشد که بقای خود را در کوچ کردن می داند. سوسمار، نمادی است که فقط برای بلعیدن و زاد و ولد کردن، بی رحمانه تار و پود زندگی بشری را به مخاطره می اندازد .تصویر پرو ژکتور نیز اظهرمن الشمس است.تعارض فرهنگی بین دو نسل ،بنظر تجربه ای نیست که هر نسل به نسل بعد منتقل کند.هر نسل تجربه های خودش را باور دارد .این ساختار فرهنگی و تاریخی جامعه کهن و سنت زده است با تمام اسباب و ظواهر زندگی مدرنیزاسیون که ابتلای همگان است. به نظر تجربه آموز درس های تاریخی نبوده.
بعید می دانم،تجربه هیچگاه چیزی به کسی آموخته باشد!
جستجوی شادکامی فردی محبوب ، همانگونه ساده لوحانه است که تملک واقعی زندگی خویش.
موفق وپایدار باشید.