متاسفانه چ بلحاظ ساختاری و چ بلحاظ محتوایی نمایش بینهایت پر مساله بود...
اینکه یک نفر با عنوان گروهبان ارتش(یک نظامی) با دکمه هایی باز و شلوارهایی با دمپای تا زده و با یک آفتابه وارد صحنه میشه و هرزگاهی یک ضربه به شکم برآمده ی خودش میزنه (حرکات بشدت زمخت و سخیف زیر چتر طنز پردازی!!!!) نه تنها طنز نیست بلکه هجو مطلق است.اینکه لهجه و گویش های اقوام مختلف ایرانی چاشنی طنز پردازی بشه هم باز یک حرکت کلیشه ای و تار عنکبوت بسته و منسوخ شده و هجو آمیز است.باور دارم این نمایش یکپارچه بی محتوا ،فقط و فقط و فقط از بابت اینکه در حوزه دفاع مقدس بوده اجازه نمایش در تماشاخانه قدیمی و فاخر سنگلج رو اخذ کرده این در حالی است که شان جنگ هشت ساله رو هم حفظ نکرد واقعا.صرفا متاسفم برای اهمال کاری و بی توجهی محض در سطح مدیران تماشاخانه سنگلج.