در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال amin khatami | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:02:03
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
amin khatami (amin22)
درباره نمایش رجوع i
دیشب (جمعه 28 اردیبهشت 1403) از بابت ماجراجویی غیر کارشناسانه،هیجانی و بی برنامه شهرداری تهران کل خیابان های منتهی به محدوده ی خیابان نوفل لوشاتو قفل از ترافیک بود و با وجود اینکه بنده ساعت 17:30از منزل بیرون زدم و ساعت 19:05 تقاطع حافظ و نوفلوشاتو بودم اما 19:40 رسیدم به جلوی درب سالن تئاتر و یک آقایی با لباس قرمز رنگ که گوشواره ای هم در گوش چپ داشت گفتن سالن مالا مال پر است و امکان حضور شما در سالن نیست.اینکه من رو در سالن راه ندادند بخاطر تاخیر بیش و کم قایل درک و قایل احترام است اما یک جمله ایشون گفت که اصلا منطقی نیست و اون اینکه گفت تمام صندلی ها پر است!درحالیکه من دو عدد صندلی از ردیف یک خریده بودم و اینکه عوامل تئاتر صندلی های من رو به اشخاص دیگری فروختند خیلیکار زشتی است.مع الوصف آقای کارگردان تئاتر اگر معرفت و انصاف داشته باشد از بابت دلجویی از بنده بر خواهد آمد.اگرم فقط ب جنبه بیزنسی کارش اهتمام داشته باشد که هیچ.باید عرض کنم من همسفر تقریبا 12 ساله ی تیوال هستم و این اولین باری بود که اینطور تو ذوقم خورد آن هم از موضع یک طبقه هنرمند و زحمتکش و فرهیخته ی اجتماعی.
سلام و ارادت قطعا صندلی های شما به کس دیگه ای فروخته نمیشود و پر بودن سالن به دلیل فروش صندلی خارج از ظرفیت بوده. روز جمعه کلی تماشاگر روی تشکه نشسته بودند و احتمالا بعد از گذشت زمان وقتی درب سالن بسته شده بعضی از دوستان از تشکچه هاشون جا به جا شدند نمیتونم با قطعیت راجع به این موضوع حرف بزنم چون من داخل سالن نبودم
و اما در راستای دلجویی نمایش رجوع روز پنج شنبه یک تک اجرای دیگر خواهد داشت و اگر شما فرصت داشته باشید ما میتونیم با همون بلیط قبل و با احترام و افتخار میزبان شما باشیم.
۲۹ اردیبهشت
سعید حشمتی
سلام و ارادت قطعا صندلی های شما به کس دیگه ای فروخته نمیشود و پر بودن سالن به دلیل فروش صندلی خارج از ظرفیت بوده. روز جمعه کلی تماشاگر روی تشکه نشسته بودند و احتمالا بعد از گذشت زمان وقتی درب ...
با سلام و سپاس از پاسخگویی شما
عنایت دارید که دیروز تمام ترافیک خیابان های منتهی به اون منطقه تحت الشعاع ماجراجویی غیرکارشناسی شده ی شهرداری تهران قرار گرفت.
به هر روی من هستم در خدمت شما و اگر پنج شنبه تک اجرای شما تحقق پیدا کرد و قابل دانستید خرسند میشم که به همراه همسرم تماشاگر اجرای شما باشم.
منتظر اطلاع رسانی شما از همین ... دیدن ادامه ›› طریق هستم،
همچنین اگر مصلحت دانستید ایمیل آدرس خودتان را هم بفرمایید تا اگر لازم هست بصورت تلفنی مرتبط بشویم.
و البته ایمیل آدرس بنده(در صورت نیار): AMINKHATAMI@ICLOUD.COM
با سپاس
امین خاتمی
29 اردیبهشت 1403 خورشیدی
۲۹ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با سپاس از عوامل تیوال و البته عوامل نمایش،
باید عرض کنم علی الرغم اینکه نمایش واضح بود که نمایشی با زحمت و کار زیادی بود و عوامل زیادی برای تولید نمایش(از اجرای صحنه تا خود بازیگران) زحمت زیادی کشیده بودند اما بگمانم موارد زیر (بیش و کم) درخور تامل است:
1. طنز نمایشی تعریف خود را دارد و بی شک بسیار دلپذیر و کارساز است اونم در شرایط بعضا غمبار و ناراحت کننده فعلی (به دلایل مختلف)در جامعه ما.اما بنظرم بخش های زیادی از تئاتر مشمول هجو بود نه طنز! که این دو(هجو و طنز) از دو مفهوم کاملا متفاوت برخوردار اند .به جرات میتوانم بگم بخش های زیادی از ساختار نمایشنامه ی تئاتر به بهانه تولید طنز ،قربانی هجو شده بود!
2. صحنه نمایش از 10 دقیقه اول ببعد به علت اجرای همزمان دیالوگ ها رفته رفته تبدیل یه یک صحنه پر دیالوگ،شلوغ و در هم بر هم میشد...کوبیده شدن مداوم درب اتاق های طراحی شده در صحنه و سرو صداهای خواسته ناخواسته نه تنها سر رشته تئاتر و تمرکز مخاطب رو زایل میکرد بلکه صحنه رو تا حد معناداری لجام گسیخته و هرج و مرج زده میکرد.من میفهمم که موضوع نمایش تمرین روز آخر عوامل یک نمایش و روایت خرابکاری های طنز گونه ی پشت صحنه ی روز اول یک مثلا نمایش در بریتانیا بود اما این طنز اصلا جذاب و موثر به نظرم نرسید.
3.تصور میکردم در نمایشی با تم کمدی که به هر حالی از چند بازیگر شناخته شده و کارگردانی تقریبا شهیر برخوردار است و البته بلیط های روزهای ... دیدن ادامه ›› پایانی با آمار بالایی فروخته شده ،خیلی لذت خواهم برد اما متاسفانه اصلا اینطور نشد!
به هر روی در پایان باز هم از عوامل روی صحنه و پشت صحنه ،یک به یک سپاسگزارم چراکه مشخص بود زحمت زیادی برای تئاتر کشیده شده اما من نتوانستم باهاش ارتباط بگیرم.یادم میاد سال ها قبل وقتی یک نمایش(شب روی سنگ فرش خیس -با بازی استاد بهزاد فراهانی پدر شقایق عزیز و جاوید نام فردوس کاویانی عزیز ) از آقای هادی مرزبان رو داشتم میرفتم ببینم خیلی استرس داشتم که نکنه نمایش حوصله بر باشد اما چقدر نمایش بی نظیری بود و تم طنز هم استادانه در آن ها لحاظ شده بود.اما پنج شنبه 7 دی اینطور نشد!
amin khatami (amin22)
درباره نمایش پدر i
پیرو اظهارات آقای ارجمندی ،
بطور مشخص دیشب 18 مهر 1402 در سالن اصلی تئاتر شهر و همینطور سالن انتظار شاهد برخورد هاس سخیفی از موضع بعضی عوامل مجموعه بودیم هرچند بدنه اصلی پرسنل مجموعه بی نهایت همگرا و محترم اند....بازم بقول آقای ارجمندی بگذریم و بریم سراغ خود نمایش.
نمایش از لحاظ ارایه استاد کیانیان عزیز و البته آقای چنگیزیان و اون همسر آقای کارگردان و تا حتی بقیه عوامل کار قابل در کل قابل قبول بود.البته ساختار خود نمایشنامه بنظرم خیلی چغر بود و هر بیننده ای نمیتوانست باهاش ارتباط موثر بر قرار کند(خصوصا بعضی فرازهای نمایش یکمقدار کانهو عامدانه کش داده شده بود!).ضمن اینکه طراحی صحنه اگرچه بنظر گرانقیمت میامد اما بگمانم میتوانست خیلی بهتر و پر بار تر و جذاب تر طراحی و ارایه شود.یکی دو مرتبه هم عوامل(جز استاد کیانیان و آقای چنگیزیان) در ارایه دیالوگ ،یک تپق هایی زدن و انگار که یک لحظه سناریو از ذهن بازیگر زایل شده(تمرین ها بنظر کامل نبوده و عوامل یک مقدار بنظر ناهماهنگ می امدند...البته محتملا در روزهای بعدی عوامل با هم روانتر و همگرا تر عمل خواهند کرد)...به هر روی ممنون از همه عموامل و البته جاوید باد یاد و خاطره ی آتیلا پسیانی که خودم ازش تئاتر کم ندیدم.
سلام. چطور ممکن است که بدنه اصلی یک موسسه/تشکیلات/مجموعه، درست و محترم باشد اما زیردستان/کارکنان/عوامل، رفتار غلط/سخیف/نادرست … از خود نشان دهند؟ ممنون می شوم توضیح دهید
۱۹ مهر ۱۴۰۲
امیرمسعود فدائی
فریبا جان اخیراً تئاتر شهر رفتی؟
خیر
۱۹ مهر ۱۴۰۲
فریبا
خیر
اگه رفته بودی برات سؤال پیش نمیومد آخه.
۱۹ مهر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با سلام خدمت عوامل نمایش
نمایش در کل دلپذیر و دوست داشتنی بود
موضوع مورد اهتمام نمایش هم یک سوژه ی کاملا مورد بحث و هوشمندانه ای بود که حتما باید بیش از این ها بهش پرداخته بشود چراکه متاسفانه ظاهر سازی،سانسوریسم ،تمارض و بعضا دروغگویی در فرهنگ خانوادگی ما ایرانی ها کاملا نهادینه شده و این موضوع هم در این نمایش نه کاملا واضح اما بطور ضمنی بهش پرداخته شده است…به امید اینکه این تمارضات روز به روز و هرچه سریع تر از جامعه ما حذف بشود.با سپاس مجدد از عوامل نمایش🙏🌹
ممنونم از شمام که پای نمایش ما نشستید و چقدر خوشحالم که نکات رو به خوبی متوجه شدید
۱۷ مهر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
متاسفانه چ بلحاظ ساختاری و چ بلحاظ محتوایی نمایش بینهایت پر مساله بود...
اینکه یک نفر با عنوان گروهبان ارتش(یک نظامی) با دکمه هایی باز و شلوارهایی با دمپای تا زده و با یک آفتابه وارد صحنه میشه و هرزگاهی یک ضربه به شکم برآمده ی خودش میزنه (حرکات بشدت زمخت و سخیف زیر چتر طنز پردازی!!!!) نه تنها طنز نیست بلکه هجو مطلق است.اینکه لهجه و گویش های اقوام مختلف ایرانی چاشنی طنز پردازی بشه هم باز یک حرکت کلیشه ای و تار عنکبوت بسته و منسوخ شده و هجو آمیز است.باور دارم این نمایش یکپارچه بی محتوا ،فقط و فقط و فقط از بابت اینکه در حوزه دفاع مقدس بوده اجازه نمایش در تماشاخانه قدیمی و فاخر سنگلج رو اخذ کرده این در حالی است که شان جنگ هشت ساله رو هم حفظ نکرد واقعا.صرفا متاسفم برای اهمال کاری و بی توجهی محض در سطح مدیران تماشاخانه سنگلج.
stanco، امیر مسعود و سپهر این را خواندند
امیرمسعود فدائی، زهرا نعيمى و مهدی آشوری این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
_خواب میبینم در کنار ساحل دریا هستم و عده ای آشنا و غریبه به سویی میروم...

_ای علی عابدینی،بچه محل صمیمی،استاد من ،آقای من،...چی شد که یهو غیبت زد!
5 سال پیش بود یا شاید 10 سال پیش بود که یهو غیبت زد...

دبیری:ورت میدارن میبرنت آزمایش ببین عنینی یا نه...
هامون:عنین چیه؟این مزخرفات چیه؟آقای قاضی این آقا با این خانم دست به دست هم دادن تا منو دیوونه کنن...پاسبون گذاشته دم محل تا منو دستگیر کنه....این....این زن حق منه،عشق منه ... ... دیدن ادامه ›› طلاق نمیدم...

جالب ترین وحدتی که در سرتاسر فیلم رعایت شده این است که:
هامون تمام کارهایی رو که در طول فیلم قصد انجامشون رو میکنه یا قبلا کرده،به نوعی ناتمام باقی میمونند.به دیگر سخن هیچ کدام از اقدامات هامون در طول جریان فیلم به اتمام نمیرسد!
از نوشتن یک متن ساده در رساله دکتریش و یا تی کشیدن کف آپارتمان در ابتدای فیلم تا اقدام به خودکشی در انتهای فیلم!
مجتبی مهدی زاده و sahar amini این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با سپاس از بهمن فرمان آرای با هوشه،دوست داشتنی...یادم میآید چند سال پیش یک مقطعی،مرتب تو خیابان ملاقاتش میکردم!
از اینکه بگذریم"خوشحالیم در پایان تئاتر،لااقل فرمان آرا اجازه تشکیل دادگاه سرتوماس رو (به هر شکل)داد.متاسفانه در بعضی از سرزمین های در دنیا کارگردان ها و نویسنده ها از این اجازه ها به نمایشنامه شان به هیج عنوان نمیدهند!"
باز هم به نوبه خودم به عنوان یک بیننده ی ناچیز تئاتر، از بهمن فرمان آرا از بابت این تئاتر موثر ،سپاسگزاری میکنم.
›› تا ۲ پاسخ


مصطفی طاهری و amin khatami این را پاسخ داده‌اند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به شخصه از هادیه مرزبان کمال تشکر رو دارم.یادم میاد روی سنگفرش خیس خیابان رو هم که دیدم واقعا لذت بردم.خوبه به هر روی در تیاتر برای خود صاحب سبک است.استاد نصیریان یک مقدار تمرکزش تو برخی موارد کم میشد.به هر شکل بازیگر پیشکسوت و محترمی است سرکار خانم کابلی، آقای زندگانی و همینطور آقای عبادتی و خانم برخورداری( به همین ترتیبی که اسم بردم بنظرم )زحمت کشیدند.کار یک کار کلاسیک میتوان گفت فاخر بود.بیننده با تیاتر میتونست ارتباط بگیره.کپی کاری در حداقل عیار خود رعایت شده بود و شاید از همه مهمتر ، اون حس صمیمیت و گرما و سادگی یک محفل خانگیه ایرانی که مرحوم استاد علی حاتمی در کارهاش به رخ بیننده میکشید( و مهرجویی هم از اون بی بهره نیست!) کاملا احساس میشد.که شاید این آخری از همه دل انگیز تر بود.
در کل خوشحال و خرسندم از بابت دیدن این تیاتر.
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۳
امیراحمد ض این را پاسخ داده‌است
هادی مرزبان به جای هادیه مرزبان
محفل خانگی ایرانی به جای محفل خانگیه ایرانی
متشکرم
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید