پاپیچِ سر به رفتنِ تا بودهایم ما
بیراههای بگو که نپیمودهایم ما
بیغولهای بگو که در ایوانِ عزلتش
ویرانتر از هوار نیاسودهایم ما
هر جا که زخم خاست، به چاکش قبا شدیم
بر وسعِ پارهپورهاش افزودهایم ما
از عهد بوق، همدمِ هستیم و نیستیم
تا استخوان به نیستن آلودهایم ما
القصّه! هیچ، هستنِ ما را دلالت است
بیهودگان هستی بیهودهایم ما
#فاطمه_مولانا