شاهنامه خوانی و موسیقی، دلنشین و بازیها تقریبا قابل توجه اما؛
طراحی صحنه، بسیار ساده و ابتدایی بود هرچند بنظر سیاهه دکور تعمدا سعی داشت در خدمت متن و تداعی گر فضای سوگ داستان باشه ولی باز هم جای کار داشت- ( گرچه طراحی صحنه یاد آور این بیت رستم و سهراب بود در وصف عزاداری تهمینه :
در کاخ ها را سیه کرد، پاک / ز کاخ و ز ایوان بر آورد خاک ...)
گریم رستم و سهراب شبیه قبایل بدوی بود. افسوس خوردم از این...
بازیگر سهراب، اصلا در قد و قامت سهراب نبود.
دخل و تصرفی که پی اس در روایت شاهنامه داشت، برای من اصلا جذاب نبود. اگرچه روایت از زاویه دیدهای مسکوت در اساطیر و تاریخ (خصوصا از زاویه دید زنان شاهنامه) فی نفسه کاری بزرگ و جسورانه است اما اگر این امر به شعاری فمینیستی تنزل یابد که به تخریب قهرمانان ملی و آیینی می انجامد؛ جسارتی کوچک و محقرست. من از تاکید بر دوگانگی و قطبی سازی جنسیتی متن خوشم نیامد. اما نمیتوانم انکار کنم اثر دغدغه
... دیدن ادامه ››
داری بود.
تناقضی که در پی اس آزار دهنده بود: شکستن روایت شاهنامه بود و در عین حال سعی در به وجود آوردن فضای احساسی با خوانش ابیات شاهنامه! یعنی خود روایت نقض شده، بار احساسی نمایش را عهده دار بود!
ترکیب مونولوگ و نقالی و در عین حال رد کردن روایت شاهنامه یجور ناسازگاری فرم و محتوا رو می رسوند. با اینکه برای هر کار مرتبط با شاهنامه، با سر میدوم؛ این نمایش دلم را نبرد و همراهم نکرد.