طرح اصلی نمایشنامه خیلی جالب بود، در فرصت کوتاه چند ماجرای در هم تنیده رو شاهد بودیم و اثراتی رو که روی عملکرد شخصیتهای متفاوتی که گرد هم جمع شده بودند، داشتند.
من فکر میکنم طرح نمایشنامه قابلیت این رو داشت که شوخیها و دیالوگهای جوندارتری توش گنجونده بشه. دیالوگها به نسبت عمق ماجرا، زیادی دم دستی بودند. قطعاً تو بازنگری دوباره، نمایشنامه میتونه خیلی غنیتر و جذابتر شه.
بازیها خوب بود کاملا، خصوصا شخصیت جمال، بسیار تاثیرگذار بود و دیدم که تو سالن بعضیها در موردش کاملاً احساساتی شده بودند.
و البته پایانبندی جذاب و غیرمنتظرهی نمایش خیلی خوب از کار درومده بود.
به نظرم بهتره آخرین نفر بعد تاریکی صحنه، صحنه رو ترک نکنه و از همونجا بیاد جلوی صحنه، چون صحنه به خاطر باز و بسته شدن مکرر در پشتی کاملا تاریک نمیشد و خب ترک کردن با سرعت، در حالی که شخصیت آخر در سکون و سکوت نشسته و نظارهگره، چندان خوب نبود.
خلاصه که خداقوت!