در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مسعود طیبی درباره نمایش یکی نبود، یکی بود: اگر تو نباشی.... دیالکتیک عشق و مرگ نگاهی به اجرای "یکی نبود،
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:36:54
اگر تو نباشی....
دیالکتیک عشق و مرگ
نگاهی به اجرای "یکی نبود، یکی بود"
این یک نقد علمی نیست

پیش از قوائد تحلیل:
در زمان شکستی رخ داد، خون در رگ های من جوششی چند برابر گرفت، مات و مبهوت از پاردوکس ِ تکمیلی ِ عشق و مرگ... فقط یک بار در مقام کارگردان در نمایش"فقط چهل روزِ بودم" چنین چیزی را تجربه کردم، اما... این بار، این نگاه، این جنگ سکون و حرکت با فضای چند بعدیش برایم تداعی گر تئوری ... دیدن ادامه ›› بعد پنجم بود.
جهانی را تصور کنید که در آن فقط می توانید روی یک خط به جلو یا عقب حرکت کنید. در این وضعیت، یعنی دنیای تک بعدی، فقط یک نقطه روبرو و فقط یک نقطه پشت سر را خواهید دید. حالا بعد دوم را به آن اضافه کنید. با اضافه شدن بعد دوم علاوه بر حرکت به جلو یا عقب، حرکت به چپ و راست هم خواهید داشت و روی خطوطی در یک سطح صاف جابجا می شوید، ولی چیزی به نام عمق را تجربه نخواهید کرد.
با اضافه شدن بعد سوم، عمق را هم خواهیم داشت. همه چیز در این جهان به شکل مرئی در می آید و اجزای آن پیرامون یکدیگر حرکت می کنند، یعنی مثل همین جهان که در آن حضور داریم. زمان را هم می توان بعد چهارم در نظر گرفت که البته فقط تجربه رو به جلو را در اختیار ما می گذارد.
اما بعد پنجم چطور؟ چگونه می توان در آن حرکت کرد؟ سازوکارش چگونه است؟ آیا قفس چهاربعدی ذهن ما باعث شده تا بعد پنجم را تجربه نکنیم؟ آیا جهان یازده بعد دارد که بعضی از آنها فقط توسط کوچک ترین اجزای هستی تجربه می شوند؟
وجود بعد پنجم یکی از جذاب ترین احتمالات دنیاست که البته شاید در طبیعت محقق نشود. در واقع بعد دیگری که مثل فضا (به جای زمان) رفتار کند، اما فشرده و متناهی باشد، در بسیاری از نظریه های فیزیک ذرات به چشم می خورد.
بعد اضافه احتمالاً می تواند بعضی ویژگی های ذراتی که در آزمایشات به آنها برخورده ایم را توضیح دهد، یا وجود دیگر ذرات را پیش بینی نماید، یا رفتار جاذبه را تفسیر کند
در این اجرا با تمام وجودم ذرات و احساسات مشترک غیر قابل درکی را تجربه کردم که توضیح آن برایم بسیار غیر ممکن است


کمی تحلیل:
اثر روایتی است عشق دختر و پسری که سرطان باعث مرگ و .... بهتر است ببینید
اما ساختار مولتی مدیا و تلفیق پست دراماتیک چیست؟
مهمترین ویژگی ساختار مولتی مدیا تمایل به ایجاد بازنمایی الکترونیکی فضاهای غیر قابل تجربه در روی صحنه است. تقریبا همان وضعیت تجربه پذیر در سینما، که این مهم به باز تعریف مجدد طراحی صحنه در تاتر انجامید.
مهمترین کسی که در جهان دست به چنین تجربه ای زد، ژزف اسوبودا بود که با استفاده از پرده های گوناکون در ابعاد مختلف و پخش فیلم و تصاویر خاص، دست به خلق فضاهای جدید و ناب در تاتر زد.استفاده از عکسهای بی حرکت بر روی چند پرده به عنوان پس زمینه نمایشی، اضافه کردن صحنه‌های فیلم شده به کنشهای دراماتیک، دستکاری کردن بلندی و جهت صدا یا کیفیت صداهای استریو فونیک و استفاده از تلویزیون مدار بسته از جمله روشهای مختلف مورد بحث است.
این دستاوردها از سوی هنرمندان دیگر مورد توجه قرار گرفت و سپس در هنرهای بصری و هنرهای دراماتیک به کار گرفته شد، که مخالفین و موافقین زیادی داشت.
این محبث بماند برای وقتی دیگر...
اما ایجاد تجربه مرکب ِ بازیگری به مثابه عمل نکردن و ایجاد ابعاد تصویری بسیار متنوع که از دالان های ذهنی شخصیت های دراماتیک به روی صحنه آمده و دیداری شده اند بسیار در این اجرا فنی و هنری است.
ساختار ضد درام در نمایشنامه نوشته شده توسط رها جهانشاهی با تاکید بر فرار از امر تنهایی پایه ای برای خلاقیت علی کوزه گر در شکل دادن به این فراکنش شده است.
ترکیبی از میزانسن های رها و انسان هایی جامانده در زمان_ مکانی ازلی و ابدی که با بازی درخشان یسنا و سارا به مجموعه ای از نظم مدرن از منظر میشل فوکو در آمده که مکمل تمام آن ها تکنولوژی صدابرداری است.
زیاده گویی نکنم برای من دیدن این اثر سراسر شوک و بهت زدگی بود که در طول اجرا و بعد از آن بارها گریه کردم و امیدوارم مخاطب در شرایط بد و دردآور اجراهای بی کیفیت امروز به دیدن اجرای درخشان علی کوزه گر برود.
با احترام
مسعود طیبی
کارگردان و مدرس دانشگاه
ممنون از نظرتون ، چه دقیق
۲۰ اسفند ۱۴۰۲
yasna mirtahmasb
ممنون از نظرتون ، چه دقیق
یسنا...درخشان🥰
۲۱ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید