امشب به دیدن این اثر نشستم و دیدگاههای چندگانهای نسبت به این اجرا دارم. اول از هر چیز صدای محمدحسین لطیفی به نظرم به این کار بسیار کمک کرد و بخش لذت بخشی از اجرا رو شکل داد. بخش دیگری که دوست داشتم استفاده به جا از موسیقی ورودی کشتی کج کارانی بود که با شخصیتهای متفاوت به روند داستان پالس وارد کردند و انتخاب این موسیقیها بسیار درست انجام شده بود و ترکیب قهرمان و ضدقهرمانی داستان را تکمیل میکرد. به طور کلی از مدیای صوتی و تصویری استفاده خوبی در این اجرا شد.
اما انتقادی که به این اجرا دارم در چند حوزه هست. اولین مورد این هست که به نظرم اختلاف سینوسی بین کیفیت بازیگران و حتی درون خود بازیگران وجود داشت و این موضوع برای خود من مشهود بود. شخصیت مایکل به نظرم در نقش جنگجوی خود بسیار بهتر از نقش ترسوی خود بود و نقش جنگجو را باورپذیرتر ایفا کرد. در مورد شخصیت سامورایی به نظرم ایدهی جالبی برای بیان مفهوم شورش ذهنی بود و البته برهه زمانی انتخابی اجرا (جنگ جهانی دوم) هم سوالی در این مورد که چرا سامورایی انتخاب شده است باقی نمیگذاشت. بازی دیگر زندانیان به جز زندانی 11 اصلا من رو جذب نکرد و حتی به نظرم انتخاب بازیگر میتواند در این زمینه تغییر کند چرا که برای خود من یک ناخدای نیروی دریایی ایالات متحده نمیتواند یک مرد سنگین وزن باشد. شخصیت رئیس زندان خندههای به اصطلاح خبیثانهی بیش از اندازهای داشت که از قضا خیلی هم باورپذیر نبودند.
در یک جمع بندی کلی از بخش بازیگران باید عرض کنم که بازیگر نقش زندانی شماره 11، سامورایی و نیمه دوم شخصیت مایکل بازیهایی بودند که دوست داشتم و برایم باورپذیر جلوه
... دیدن ادامه ››
کردند.
روایتگری داستان میتوانست در حد شاید یک ربع کوتاه تر هم باشد اما به نظرم اگر میتوانست به جعبهی پاندورایی که از زندگی گذشته مایکل باز کرد بپردازد و زاویه عشقی او با زن آشپز را کمی بپروراند محتوای موثر تری را در همین تایم اجرا میدیدیم.
به طور کلی محتوای اجرا برای من جالب بود و اون رو ایدهی تا حدی نوآورانه یافتم اما به نظرم فرم اجرا بسیار جای کار دارد تا عقب ماندگی خودش از این محتوا را جبران کند.
اما در نهایت به نوآوری آقای یغمایی به عنوان نویسنده و کارگردان کار تبریک میگم و امیدوارم بتونم بهتر شدن کارشون و اجراهای بعدیشون رو ببینم.
امتیاز من به این اجرا 3 هست.