در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | رویا زراعتکار: گفتند: " کلاغ " ، شادمان گفتم : " پر" گفتند: " کبوترانمان" ، گفتم: "
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 17:06:23
گفتند: " کلاغ " ، شادمان گفتم : " پر"
گفتند: " کبوترانمان" ، گفتم: " پر"
گفتند: "خودت" ، به اوج اندیشیدم
در حسرت̗ رنگ̗آسمان گفتم: " پر"
گفتند: "مگر پرنده ای ؟ " ، خندیدم
گفتند: " تو باختی" و من رنجیدم
در بازی کودکان فریبم دادند
احساس بزرگ پر زدن را چیدم
آنروز به خاک آشنایم کردند
از نغمه ی پرواز جدایم کردند
آن باور آسمانی از یادم رفت
در پهنه ی این زمین رهایم ... دیدن ادامه ›› کردند
حالا همه عزم پر گرفتن دارند
دستان̗ مرا دوباره می آزارند
همراه̗ نگاه̗ مات و بی باور من
از روی زمین به آسمان می بارند
گفتند: " پرنده" گریه ام را دیدند
دیوانه ی خاک بودم و فهمیدند
گفتم که : " نمی پرد" ، نگاهم کردند
بر بازی اشتباه من خندیدند
_ نغمه رضایی _