در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال رویا زراعتکار | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 13:33:02
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
لازم است گاهی از خانه بیرون بیایی و خوب فکر کنی ببینی باز هم می‌خواهی به آن خانه برگردی یا نه؟ لازم است گاهی از مسجد، کلیسا بیرون بیایی و ببینی پشت سر اعتقادت چه می بینی ترس یا حقیقت؟ لازم است گاهی از ساختمان اداره بیرون بیایی، فکر کنی که چه‌قدر شبیه آرزوهای نوجوانیت است؟ لازم است گاهی درختی، گلی را آب بدهی، حیوانی را نوازش کنی، غذا بدهی ببینی هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست یا نه؟ لازم است گاهی پای کامپیوترت نباشی، گوگل و ایمیل را بی‌خیال شوی، با خانواده ات دور هم بنشینید ، یا گوش به درد دل رفیقت بدهی و ببینی زندگی فقط همین آهن‌پاره‌ی برقی است یا نه؟ لازم است گاهی بخشی از حقوقت را بدهی به یک انسان محتاج تا ببینی در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده؟ لازم است گاهی عیسی باشی، ایوب باشی، انسان باشی ببینی می‌شود یا نه؟ و بالاخره لازمست گاهی از خود بیرون آمده و از فاصله ای دورتر به خودت بنگری و از خود بپرسی که سالها سپری شد تا آن شوم که اکنون هستم آیا ارزشش را داشت؟
(ناشناس)
سلام
بچه ها کسی مجموعه کتابی برای آموزش تاتر به نوجوانان سراغ داره ؟ به جز مجموعه کتاب های "نمایشنامه های آسان " که فقط نمایشنامه اند!
مرسی از راهنماییهاتون.
۱۶ دی ۱۳۸۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کار جنون ما، به تماشا کشیده است...
خیابان ها غرق در سکوتی مطلق... وای این دل خاموش من بود که چون کافری همه چیز و همه کس را تمثالی از خود می دید. اما تو چون جرقه ای در دل باروتیم نشستی که ندانم چه در گوهره ی وجودم رخ داد...
به به خانم زراعتکار.
چه عجب! خیلی وقته که نیستین.
۲۷ آبان ۱۳۸۹
ممنون یاشار جان
۲۸ آبان ۱۳۸۹
رویای عزیز جات رو دیوار خالی بود
از اومدن دوباره ات خوشحال شدم.
۲۸ آبان ۱۳۸۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
salam divarneshinaye aziz
aval az hame ozr khahi mikonam vase inke dar hale hazer sistemam fonte farsi nadare!
man donbale ye namayeshname ba mohtavaye tarjihan TANZ ba tedade naghshaye hodode 7,8 nafar migardam , age kasi morede khasi soragh dare mamnon misham behem moarefi kone.
پا برهنه در پارک - نیل سایمون
پزشک نازنین - نیل سایمون
۱۷ مهر ۱۳۸۹
خواهش میشه
۱۷ مهر ۱۳۸۹
mamnon mostafa jan.
bayad namayeshnamato to in veblog peyda konam ??? rastesh onja peydash nemikonam !!
۱۸ مهر ۱۳۸۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند
که ره تاریک و لغزان است
وگر دست محبت سوی کسی یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
نفس ، کز گرمگاه سینه می آید برون ، ابری شود تاریک
چو دیدار ایستد در پیش چشمانت
نفس ... دیدن ادامه ›› کاین است ، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟
مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای

منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم
منم من، سنگ تیپاخورده ی رنجور
منم ، دشنام پس آفرینش ، نغمه ی ناجور
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در، بگشای ، دلتنگم
حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد

تگرگی نیست، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است

من امشب آمدستم وام بگزارم
حسابت را کنار جام بگذارم
چه می گویی که بیگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟
فریبت می دهد ، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست

حریفا ! گوش سرما برده است این ، یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود ، پنهان است
حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز یکسان است

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده ، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است

اخوان ثالث
با صدای استاد!
۱۶ شهریور ۱۳۸۹
ممنون از این انتخاب بسیار زیبا،
"دمت گرم و سرت خوش باد" .
۱۶ شهریور ۱۳۸۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

آدمک آخر دنیاست ، بخند
آدمک مرگ همینجاست ، بخند
آن خدایی که بزرگش خواندی
به خدا مثل تو تنهاست ، بخند
دستخطی که تو را عاشق کرد
شوخی̗ کاغذی̗ ماست ، بخند
فکر کن درد تو ارزشمند است
فکر کن گریه چه زیباست ، بخند
صبح فردا به شبت نیست که نیست
تازه انگار که فرداست ، بخند
راستی آنچه به یادت دادیم
پر زدن نیست که د̕رجاست ، بخند
آدمک نغمه ی آغاز نخوان
به خدا آخر دنیاست ، بخند

...
دلم گرفت از این روزا
از این روزای بی نشون
از این همه در به دری
از گردش چرخ زمون .
دلم گرفت از آدما
از آدمای مهربون
از این مترسکای بد
از هم دلای هم زبون .
تو هم که بی صدا شدی آهای خدای آسمون
آهای خدای عاشقا، تویی فقط دلخوشیمون
آره دلم خیلی پر ، از غمای رنگ و وارنگ
از جمله ی " دوستت دارم "
دروغای خیلی قشنگ .
دلم گرفت از این روزا
از آدمای مهربون
از تو که با ما نبودی
از اون خدای آسمون ...

...
آهای، با تو هستم با تویی که لالی.
(حیف که درست خاطرم نیس! این چند جمله رو خانم بهنوش طباطبایی تو نمایش داستان یک پلکان گفتن)
اگه دوستی به این نمایشنامه دسترسی داره، لطف کنه و در اختیار من هم بذاره.
۰۴ شهریور ۱۳۸۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

منم نواده ی حوا،
کجاست قدرت چیدن؟
کجاست بال رهایی ؟
کجاست شوق پریدن ؟
بگو رسالت من چیست در این زمانه ی سنگین؟
چگونه گریه نباشم از این تبسم ننگین؟
کجاست قلب تپیدن؟
کجاست باور فردا؟
کجاست وسعت دیدن ؟
کجاست پاکیه دریا ؟
کجاست راه رسیدن ؟
کجاست آخر دنیا؟

نغمه رضایی
به به خانم زراعتکار
احوالتون چطوره بانو؟؟؟
۰۱ شهریور ۱۳۸۹
آخر دنیا جایی که نواده حوا فکر کنه قدرت چیدن نداره!
از این نواده حوا هرچی بگی برمیاد...!
1001هنر و توانایی تو نواده حوا نهاده شده...
۰۲ شهریور ۱۳۸۹
نوشته امیر (بنکدار) رو دوست دارم!
۰۲ شهریور ۱۳۸۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نظرت راجع به عدد بیست چیه؟!
بیست ثانیه... ؟ بیست دقیقه...؟ بیست ساعت...؟ بیست روز...؟ بیست ماه...؟ و بالاخره بیست سال...؟
بیست سال زمان کمی نیست برای جرم بی گناهی...!
کجاست عدالت علی؟؟؟
امیر بنکدار این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
گفتند: " کلاغ " ، شادمان گفتم : " پر"
گفتند: " کبوترانمان" ، گفتم: " پر"
گفتند: "خودت" ، به اوج اندیشیدم
در حسرت̗ رنگ̗آسمان گفتم: " پر"
گفتند: "مگر پرنده ای ؟ " ، خندیدم
گفتند: " تو باختی" و من رنجیدم
در بازی کودکان فریبم دادند
احساس بزرگ پر زدن را چیدم
آنروز به خاک آشنایم کردند
از نغمه ی پرواز جدایم کردند
آن باور آسمانی از یادم رفت
در پهنه ی این زمین رهایم ... دیدن ادامه ›› کردند
حالا همه عزم پر گرفتن دارند
دستان̗ مرا دوباره می آزارند
همراه̗ نگاه̗ مات و بی باور من
از روی زمین به آسمان می بارند
گفتند: " پرنده" گریه ام را دیدند
دیوانه ی خاک بودم و فهمیدند
گفتم که : " نمی پرد" ، نگاهم کردند
بر بازی اشتباه من خندیدند
_ نغمه رضایی _

چه کسی می گوید که گرانی شده است؟!
دوره ی ارزانیست !
چه شرافت ارزان...
تن عریان ارزان...
آبرو قیمت یک تکه ی نان...
و دروغ از همه چیز ارزان تر...
و چه تخفیف بزرگی خورده،قیمت هر انسان...!!
امروز را به باد سپردم .امشب،کنار پنجره بیدار مانده ام،دانم که بامداد،امروز دیگری را با خود می آورد تا من دوباره آن را بسپارمش به باد!
مشیری
سلام، به جمع باصفای دیوار قدمتون مبارک!
۱۶ مرداد ۱۳۸۹
ممنون محسن جان
۱۶ مرداد ۱۳۸۹
خوش آمدید!

"از طرف تیم استقبال دیوار"
سایر دوستان تیم استقبال:

(محمد عمروآبادی، احسان خدادادی، شبنم موتابی، مونا صدر فریدپور،احسان قیاسی، شیما شاهرخی، وحید محقق، وحید توکلی، احسان علایمی، سعید ... دیدن ادامه ›› ایزدی پور، کعبه محسن زادگان، امین یزدانی نژاد، اکبر نصرآبادی، سید حامد حسینیان برزی، فاطیما ز، سپیده ابراهیمی، مصطفی آذرکمان، شقایق نیک اختر، حسین سلیمانی، نگین یراقی، امیر بنکدار)
۱۶ مرداد ۱۳۸۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
توی دنیایی که ظلم هرجا بیداد میکنه
وقتی چشم آدما مک̓ر فریاد میکنه
من چرا باید هنوز پر عاشقی باشم؟
من چرا دروغ نگم،مست سادگی باشم ؟
وقتی چشمای رفیق تو چشات خیره میشه
وقتی قلب روشنش بی سبب تیره میشه
من چرا هیچی نگم؟چرا آزاده باشم؟
من چرا باید هنوز مست و دلداده باشم ؟
بیا مشکی بپوشیم واسه اون دلی که مرد
واسه اون پرنده که دل به دام ما سپرد
بیا مشکی بپوشیم واسه ی ... دیدن ادامه ›› سادگیا
واسه محبت و واسه دلدادگیا
چرا باید آدما خوبیارو خاک کنن ؟
چرا باید از دلا نقش عشقو پاک کنن؟
چرا باید عاشقا تو کتابا بمونن؟
چرا باید خنده ها توی قابا بمونن؟
بیا مشکی بپوشیم واسه بیقراریا
واسه عکسای تو قاب واسه یادگاریا
بیا باز گول بزنیم خودمونو با خیال
بیا باور نکنیم هر چی که دیدیم تو فال
دلمونو خوش کنیم به گل و باغ و بهار
بیا باور نکنیم همه گلها داره خار ...

م.ز
امید بختیاری و زهرا. ک.ف این را دوست دارند
درود بر شما،
آن راه که درست و راست هست باید پیمودو به دیگری نیز نشان داد،ولی اگر او اشتباه میرود نباید در پی او رفت...
خوش آمدین :)
۱۶ مرداد ۱۳۸۹
مرسی زهرا جان... دیوار رو خیلی دوس دارم،خوندنش بهم آرامش خاصی میده..
۱۶ مرداد ۱۳۸۹
با سلام و خسته نباشد
امیدوارم تمام انرژی‌های منفی خودمون نیروهای بیگانه خصوصا صهیونیزم و زرنگهای روزگار که خواستند مملکت را به آشوب بکشند از تمام خانه رخت ببنده و بیرون شود ترسوهای واقعی که به نام امنیت و حفظ آن می‌خواستند همه را به جون هم بندازند امیدوارم مرهم باشیم نه درد
باتشکر از پیج مناسبتان موفق و موید باشید
۰۷ آذر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید