«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
گفت زیر باران باید رفت
رفتم
گفت چشم ها را باید شست
شستم
گفت جور دیگر باید دید
دیدم ولی ...
او نه در چشم خونین و شسته ام
و نه درنگاه دیگرم هیچ کدوم رو ندید
فقط در زیر باران با طعنه خندید و گفت:
دیوانه ی باران زده...
ناشناس
من با خیالی
زندگی کردم
خیالی که هرگز آنرا
باور نداشتم
و اکنون با خیالی
خواهم مرد
در عین بی خیالی
بیژن جلالی
من نفهمیدم چرا می نویسم
از خودم می گویم
یا از دنیا
برای خودم می نویسم
یا برای دیگران
اینقدر فهمیدم که پای کسی
یا چیزی در میان است
از من و دنیا بیشتر
از من و دیگران بزرگتر
بیژن جلالی
- آیا هنوز دلت برایش تنگ می شود ؟
- بله . دلم تنگ می شود.
- آیا هنوز دستت می لرزد ؟
- بله . دستم می لرزد.
- آیا هنوز خوابش را می بینی ؟
- بله . همیشه خوابش را می بینم.
- آیا گریه کردن می دانی ؟
- نه . هنوز کسی اندازه ی گریه هایم را نمی داند.
- تو سال ها را به یاد می آوری ؟
- بله . به یاد می آورم.
زندانی را ببرید . او هنوز عاشق است .
ف.برزنده
جهان
اتفاقی بود
میان پلکهایم...
رضا قنبری
ای ستاره
ای ستاره غریب
ما اگر
زخاطر خدا نرفته ایم
پس چرا به دادمان نمی رسد
ما صدای گریه مان به آسمان رسید
از خدا چرا صدا نمی رسد.
ناشناس
دلخون شده ای و بی قراری دل من
هر لحظه هزار شکوه داری دل من
هر روز هوای عاشقی ها ابری است
دلتنگ کدام روزگاری دل من؟
علی عباس نژاد
من امشب باز بیدارم
و ابری با رسولان بلورینش
مرا با نام می خواند
اسیر دره های شب
بیا پرواز کن
تا وسعت خورشید
و من با خویش می گویم
نمی داند که بال خیس را
تاب پریدن نیست.
تنها نشسته ای
چای می نوشی
و سیگار می کشی.
هیچکس تو را به یاد نمی آورد.
اینهمه آدم،
روی کهکشان به این بزرگی
و تو
حتی
آرزوی یکی نبودی!
ف.برزنده
وبه شانه ام زدی
که تنهایی ام را تکانده باشی
چه دل خوش کرده ای ...! نازنین
تکاندن برف ...
از شانه های آدم برفی؟
چند بار دیگر که بتکانی تمام می شوم.
گروس عبدلملکیان + ناشناس
شب در چشمان من است
به سیاهی چشمهایم نگاه کن
روز در چشمان من است
به سفیدی چشمهایم نگاه کن
شب و روز در چشمان من است
به چشمهای من نگاه کن
چشم اگر فروبندم
جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت.
حسین پناهی
هیچ وقت نقاش خوبی نخواهم شد
امشب دلی کشیدم
شبیه نیمه سیبی
که به خاطر لرزش دستانم
در زیر آواری از رنگ ها
ناپدید ماند...
حسین پناهی
سلام به دوستان عزیز دیوار
امیدوارم قلبتون مثل نوشته های دیوار همیشه پر از دوستی و صمیمیت باشه ولی جنس قلبتون مثل دیوار(سخت و ناصاف) نباشه.
خوشحالم که با دیوار آشنا شدم:)