امشب به تماشای نمایش "امشب به صرف بورش و خون" نشستم.
ادای پرت کردن چاقوی واقعی به سمت تماشاچیها خیلی خطرناک بود. اگر دست بازیگر به هر دلیلی شل بشه و چاقو سر بخوره ممکنه کسی آسیب ببینه.
نمایشی خلوت و مبتنی بر دیالوگ و تصویر سازی با کیفیت بالا بود. تعامل جالبی بین بازیگرها و تماشاچیها صورت گرفت. واکنش بازیگرا در برابر صدای ساعت هوشمند تماشاچی جالب بود. هر چند فک کنم اون خانم خیلی اذیت شد :))
آقای صابر بازیگر و کارگردان، قشنگ ترین مونولوگی بود که تاحالا دیدم. دم شما گرم.
کسایی که غذا رو خوردن بگن خوشمزه بود یا نه؟