در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
پیرو اعلام عزای عمومی، اجرای نمایشها از یکشنبه ۸ تا پایان پنجشنبه ۱۲ مهر لغو شد. لطفا منتظر اطلاع‌رسانی از سوی پشتیبانی تیوال از طریق پیامک باشید.
تیوال | احسان موسی پور درباره نمایش تاری: درودتان رفقا و خسته نباشید به محمد برهمنی و گروه نمایش تاری. من از نم
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:59:13
درودتان رفقا و خسته نباشید به محمد برهمنی و گروه نمایش تاری.
من از نمایش سیزیف به بعد مخاطب نمایش های محمدبرهمنی بودم و همیشه منتظر اجراهای بعدشم حتی الان که اجرای تاری و دوست نداشتم!
یادمه سال های نچندان دور و زمانی که سر کلاس های اساتیدم(استاد فرهاد تجویدی و رامین اکبری) اتودمیزدم و البته سایر رفقا هم اتود میزدین اساتید سوال میپرسیدن خب اتودتون در مورد چی بود.(هدفتون.. خواست و نیازتون چی بود یا میگفتن خب شرایط محیطی ..زمان ..مکان و غیره و غیره چی بود) و من و ما شروع میکردیم برای اساتید و مخاطب های حاضر در پلاتو توضیح میدادیم که چی میخواستیم بگیم و هر بارم اساتید میگفتن خب(ما نفهمیدیم و نتونستین انتقال بدین) اینکه صرفا خودتون میدونین چی دارین میگین مهم نیست مهم انتقال دادن ایده ..هدف و غیره و غیره به مخاطبه.. میخوام بگم اینکه صرفا گروه اجرای نمایش میدونن چی میخوان و قراره چی بگن به تنهایی کافی نیست.. اغلب مخاطب ها بعد از اجرای نمایش هم نمیدونستن دلیل و هدف کنش های جسمانی بازیگرها که اتفاقا بسیار زحکت کشیدن چی بود! هر چند که بله گروه ملزم به این نیست که به تک تک مخاطب ها انتقال بده ولیکن رعایت کردن اصول های اولیه به فهم و انتقال مناسب هدف سراسری اجرای کامل و از ناقص متمایز میکنه که متاسفانه اجرای تاری در انتقال دادن هدف سراسری به مخاطب بسیار ضعیف عمل کرد از طرفی همه اجرا طراحی صحنه .. کنش های جسمانی اشخاص بازی نور و صدا به نظر جذاب نیست! فهم و اجرای سکوت نیز در اجرا بسیار مهمه و برای من آرتیست درجه یک یعنی کسی که سکوت و در اثر هنری و ادبیش میفهمه و اجرا میکنه حتی زمانی که انگار اثر سراسر هیاهوس! و اینکه شخصیت ایرانی از بدو تولد اسطوره اندیش به دنیا میاد و در محاصره افکار..نهادها..سازمان ها .. جامعه.. و طبقه سراسر اسطوره اندیش ..اسطوره پرداز و اسطوره پرست قرار میگیره و به همین دلیل محمد برهمنی هم مثل همه ما به اساطیر توجه داره.. اما میخوام بگم که از یه جایی به بعد از اسطورها گفتن .. نوشتن و به اجرا دراوردن نیاز زمان حال نیست (حتی اگه مولف بخواد ساز و کار اسطورها رو جابه جا کنه و به نوعی ... دیدن ادامه ›› بخواد اون ها رو بشکنه .. به نظر من ارجاع وضع فعلی و اینده به اساطیر مبتتذل شده ) این روزها که کنش های جسمانی ما با جهان پهلوان ها .. معصوم ها ..ایسم ها ..و سایر اساطیر مقایسه میشه و انسان بودگی رو در جامعه کم رنگ کرده بهتره که ارتیست ها دست از اسطورها بکشن و از شخصیت های زمان حال و ملموس جامعه کنونی بگن.. میخوام بگم که دلم لک زده واسه دیدن اجرایی که متن و اسم شخصیت ها ایرانی باشن در واقع فضایی ساخته و پرداخته شه که من و ما با تمام جسم و جانمون بشناسیم.. این روزها نمایش ها در مورد دیک ها .. جک ها.. فروید ها.. مایکل هاس.. امیدوارم از پرویزها رسول ها ..شاهرخ ها ماهرخ ها .. رضا و محمد ها .. الهه و مریم ها .. اکرم ها اجرا ببینم.. به والله ما آدم های عادی ایرانی هم روایت های جذابی داریم که بسیار جذاب و دراماتیک.. یه ذره جامعه پیرامونمون و بهتر ببینین روایت های ملموسی میبینین قول میدم نه به اساطیر بر بخوره نه به مخاطب و نه به دسیپلین رفقای تیاتر..