تورقی در ورق الخیال هرچند به دلیل شور افلاطونی پراکنده .....

دلوز در کتاب به سوی ادبیات اقلیت فلسفیدن رو با این جملات آغاز میکند
چگونه به جهان کافکا وارد شویم؟؟!!!
حال تعمیم ،چگونه به جهان ورق الخیال وارد شویم ؟ورق الخیال جهان راز آمیز قصه است ،هزار و یک شب ،جهان چند رگه و هیبریدی که مارو در خیال به دژاووو میبرد! جایی که انگار دیده ایم ورق زده ایم اما دقیقن نمیدانیم کی و کجا؟ ورق الخیال ورق تاریخ است با تَعَیُن صفویه ،اما نه تاریخ مکتوب بلکه تاریخ شفاهی ،تاریخی که از پدر به پسر سینه به سینه نقل شده است و یک لحظه یک سبز کِش تاریخی ابجد نویسی اش کرده ...انتقال شفاهی داستان و قصه های مگو از زندان و سردابه تا تاریخ عربی ،و از عربی به صفویه که مرکز ثقل اسلام است و شاه سلطان حسینش گشاد و باده نوش ....ورق الخیال تورق عرفان است ، کیست که بگوید عرفان قاضی دروغ است ؟بگو نام مادرت چیست؟؟؟؟جایی که باید از شک به یقین رسید ..اسطرلاب جن گیری ،آینه آینه آینه در دستان منجم ،می در دستان عطار ...شطح ملول گونه، ملول ...جادوی صحنه ،!ورق الخیال گاه واره تاریخ است ،تاریخی که سبز میشود و خیال و واقعیت درهم می آمیزد ،تاریخی که این بار نه تسوجی نه قاضی ،نه طباطبایی ،نه گَرمه ای ،بلکه صادق گلچین و اسماعیل گرجی روایت میکنند !!!!!! داستان زندان به زندان و خون (شما بخوانید خُن)دیدار زندان بان و زندانی یاداور شاه ... دیدن ادامه ›› زمان است بعد از عمل فاجر !با شاه شهریار که شک میپاشند بر زخم هایشان، سفری دور و دراز از رنج دیار که علی الدوام است و با هر تورق بخشی از حافظه تاریخی و جمعی مارا جلو میبرد ،اما نه انقدر شفاف بلکه چون نقل به مضمون با جرح و تعدیل از طریق عنصر خیال ...
ورق الخیال اگزوتیک و اعجاب انگیز تاریخ ورق میزند و تاریخ مند میشود
تاریخ استبداد و ظلم و ستم .....


علامه طباطبایی: ما حدیث را بر مرحوم قاضی عرضه داشتیم
و ایشان با وجود این سخت مُصر بودن که مسبحات قرائت شود
زیرا ایشان چیزهایی میدانستند که از استادان سینه به سینه و شفاهی اخذ کرده بودند

(علیه ما علیه)