زنان!؟ تئاتر زنانه!؟ دغدغهها و مسائل زنان!؟
گمان بر این بود که قرار است نمایشی شسته رفته و به قول دوستان استاندارد و البته در مورد مسائل زنان ببینیم که شوربختانه حتی اگر اولی محقق شد، خبری از دومی نبود.
در آخر فقط ما را با چند پرسش تنها گذاشت.
اینکه مسائل مطرح شده در نمایش چه قرابتی با مسائل و دغدغههای امروز زنان دارد؟ آیا نگاه رو به جلویی که از یک زن هنرمند انتظار میرود در مورد دغدغههای زنان داشته باشد، در نمایش جاری بود؟ در این راستا، شخصیتهای نمایش چقدر کنشمند بودند؟ و ...
هر چقدر سعی شده بود که نگاهی انتقادی و همراه با جسارت (همان کاری که بچه، نمایندهی نسل جدید، با دیگ نذری کرد) به باورهای غلط مذهبی، سنتی
... دیدن ادامه ››
و خرافاتی داشته باشد، همانقدر هم در مورد مسالهی مهمتر یعنی زنان، بیاثر و کمخطر بود و حتی از نظر بنده دچار عقبگرد شدیدی شده بود. عقبگرد به جایی که در آن زنان برای یکدیگر دسیسه میچینند تا بشوند سوگلی همسر چند زنهاشان، رازهای مگوی یکدیگر را پیش دیگران به راحتی فاش میکنند، برای پیشبرد اهدافشان به دنبال طلسم و جادو هستند و ... هیچکدام از شخصیتها اصولی بر خلاف جریان غالب ندارد که بخواهد در قبالش کنشمند باشد، آن دختر خدمتکار جوانتر که گویا نمایندهی نسل جدید زنان است هم با اینکه خواسته شده کمی پرسشگر و حقیقتجو به نظر برسد، ابتر مانده و رفتار و سکناتش بیشتر به بلاهت شانه میزند. احمد آقا هم که در نمایش نیست اما بیشتر از همه اثرگذار است، گویی مرکز هستی است و همه چیز حول محور او میچرخد. تنها، خوشحالیِ احمد آقا و دور ماندن از غضب اوست که برای اهالی خانه مهم است. تا جایی که زن دوم حاضر شده است با مردی دیگر همبستر شود تا برای احمد آقا بچه بیاورد و زن اول تمام سعیش این است که به هر وسیلهای حتی با طلسم و جادو، زن دوم را از خانه بیرون کند. مصداق بارز زنان علیه زنان و متاسفانه دامن زدن به مردسالاری در جامعهای به غایت زنستیز.
آیا واقعا چنین مسائلی، از دغدغههای زنان در جامعهی امروز ماست و طرحشان قرار است چه گرهای از مشکلات آنها باز کند؟
زنانی که آگاهتر از قبل برای حقوق حداقلیشان مبارزه میکنند، آنان که نمیخواهند دیگر نقش قربانی را بازی کنند و کنشگرانه در مقابل ظلم سیستماتیکی که در حقشان میشود ایستادگی میکنند.
در پایان برای گروه نمایشی محترم آیندهای روشنتر همراه با کارهای بهتر و جدیتر آرزومندم.