در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سامان حسنی درباره نمایش مضحکه سیاه: من آنم که دیدم یکی « مضحکه » به دور از افاده، پُز وُ تهلکه بمانَ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:18:24

من آنم که دیدم یکی « مضحکه »
به دور از افاده، پُز وُ تهلکه

بمانَد که رفتن بسی سخت بود
به مترو شدن بختِ بدبخت بود

چو گیلاس از میله آویختم
به زیرِ بغل بس خُوَی ریختم

چو یک پشّه در ازدحامِ کلاس
میانِ پِرِس یک پَرِ کالِباس

صدا خوب وُ نورش پسندیده ... دیدن ادامه ›› بود
به کردار وُ رفتارِ سنجیده بود

به دور از هیاهوی هر مُدّعا
که: « آثارِ ما هست با محتوا »

« نداری سوادِ هنر، فلسفه »
« نیا دیدنم، باش در خانه، بِه ! »

بدینجا همه یکدل وُ یکصدا
هنرمندِ بامِهرِ بی‌ادّعا

دَرین دَهرِ دَدخویِ دردآفرین
دَمی یاد بردم دَمان خصم وُ کین

چو پایان بِپَذرُفت، کوته سُخُن
که خود نیک دانی همه چند وُ چُن

سپاس از مَلِک مَهدیِ کاردان
به « گاردِن » چهارشاخِ یک گاردان –

خوش آمده ای به دیدنم ای جانان
ای شاعر بذله‌گوی ما ای سامان
این رباعی کوچک من تقدیمت
آن مثنوی ات نشسته بر دلهامان

_________
قدمتون رو چشم
خوشحالیم که دوست داشتید🌹🙏🍀
ممنونم بابت نگارش نظرتون به این زیبایی در قالب مثنوی
و متشکرم بابت وقتی که گذاشتید
این رباعی رو خیلی فوری در جواب این شعر نوشتم برای تشکر
سپاس از اشتراک نظرتون با این حجم از ذوق و زیبایی
انرژی گرفتم
خوش اومدید حسابی😍😍
۲۹ شهریور
سپاس از مهر شما❤️🌱
۳۱ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید