سلام جناب هنرمند؛
حسن دادرس هستم، ازعلاقمندان کارهای بی نظیر شما.
روز جمعه به اتفاق همسرم برای دیدن نمایشی رفتیم که نام شما به عنوان مشاور کارگردان زیبنده بروشور آن بود و مشوق اصلی من برای انتخاب این تئاتر برای تماشا.
پس از اینکه بیش از نیمی از نمایش را به تماشا نشستیم در کمال تاسف دریافتیم که علیرغم کارگردانی عالی و بازیگری های بی نظیر و ستودنی، مضمون داستان به غایت زن ستیزانه است و سرشار از اهانت های مستقیم به زنان این سرزمین!
هرچه منتظر ماندیم که چه وقت قرار است بالاخره این طنز موهن به یک فرجام خوش و اعاده حیثیت از زنان حقیقی جامعه یا حداقل نشان دادن زنان واقعی ختم شود، بی نتیجه بود و در پایان ماجرا دریافتیم که از نظر نویسنده و کارگردان این اثر، اساساً زنان در "زن پول پرست" ، " زن کودن" ، " زن ظاهربین و خوشگذران" و بالاخره در بهترین کاراکتر آن "زن ناتوان و محتاج حمایت" طبقه بندی می شوند و تنها مرد قهرمان داستان ( و البته بشدت مظلوم در برابر این جماعت زنان) هم طبعاً عاشق این آخری شد. حتی کارکتر زن سردبیر مجله ای ویژه بانوان، یک زن مردآزار بود که ستون "حقوق معنوی زنان" در مجله، صرفاً بیزنس او بود!
شرم آور تر اینکه نام این نمایش را هم گذاشته بودند: " اعترافاتی درباره زنان" که واژه "اعترافات" ... دیدن ادامه ›› آن چنین القا می کند که یعنی اینها ناگفته هایی در باره زنان است که ما تا کنون نمی دانستیم و این نویسنده و کارگردان محترم به تازگی کشف کرده بودند!
و چندش آور تر اینکه، کارگردان محترم در سخنان پایان نمایش، پس از اعلام پیروزمندانه اینکه بنر های نمایش ایشان را در سطح شهر بخاطر وجود اسم زن بر روی آن، پایین کشیده اند، این نمایش را به همه زنان این سرزمین تقدیم کرد!
حقیقتاً سرگیجه گرفته بودم و اگر قادر بودم اعتراضم را همان جا با صدای بلند اعلام کنم این کار را می کردم، (که البته الآن 48 ساعت است که از این بابت بسیار پشیمانم)
نمی فهمم در شرایطی که زنان ما، مردانه تر از ما مردان، برای احقاق حقوق شان می جنگند این چه نمایشی است که ما به تماشا نشستیم و برای این دلقک بازی، کف و سوت هم زدیم.
به اعتقاد من، نویسنده این کار یا حقیقتاً زن ستیز است، یا فرجام بدی از زندگی با زنان داشته و یا تعمداً از جایی! برای تخریب شخصیت زنان هدایت می شود. ( نظیر آن جوک هایی که چند سال پیش ترویج می شد با مضمون کند ذهنی و بی عرضگی دختران و ترجیع بند آخرش هم بود: "دختر است دیگر!" ) شما بهتر از من می دانید که زنان ما آن "افرا" ها هستند نه این خاله خانباجی های این نمایش، از اینرو به خودم این اجازه را دادم که از شما به عنوان یک صاحب نظر و صاحب سبک در عرصه این هنر تقاضا کنم که به هر ترتیبی که می دانید رخداد این خطا را درجامعه تئاتری شهرمان مطرح کنید تا شاید از تکرار چنین خطاهایی پرهیز شود و شاید این دوستان هم بیاموزند که دیگر زمان آن گذشته که با تمسخر و تحقیر زنان، کار هنری! بسازیم و با آن "سولد اوت" شویم!
در پایان پوزش من را از بابت این مزاحمت پذیرا باشید؛ حقیقتاً هیچ راهی برای طرح این گلایه نیافتم، کاش سایت "تی صندلی" هم جایی برای طرح نقد و نظر می داشت که این دست هنرمندان هم حداقل بازخورد کارهایشان را رصد و دریافت کنند.
پیروز باشید و همیشه سربلند