در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | هلیا حسینی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:49:17
 

شخصیت عمومی

 ۲۰ آبان ۱۳۷۵
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
دو عدد بلیط برای فردا جمعه ردیف یک موجوده درصورت نیاز به آیدی زیر پیام بدید

@Women_life_freedom_01
شمیم نوروزبیگی و حسین چیانی این را خواندند
حمیدرضا محب این را دوست دارد
موجود دارین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هلیا حسینی (dryad)
درباره نمایش شبهای طهرون i
فارغ از هرچیزی وقتی دیدم سحر ولدبیگی و سوسن پرور که با فیلم هاشون بزرگ شدم و فلورا سام که قلمش رو دوست دارم اجرا دارند بی نهایت خوشحال شدم
اما ... دیدن ادامه ›› میتونم بگم متن چیزی نیست که وقتی از در سالن خارج میشید ذهنتون رو درگیر کنه
خلاصه ی از فیلم های فارسی قدیم
دوتا دختر مجرد که رویای بازیگری داشتند
صیغه کسی شدن و زندگی یواشکی
آشنایی با کسی که ادعا میکنه با بزرگان سینما ارتباط داره و میتونه کمک کنه مشهور بشه و غیره و غیره

اما بازی های خانم سحر ولدبیگی و خانم پرور رو دوست داشتم
تنها نقطه ی قوت این اجرا که باعث میشه خوشحال باشم بخاطر خرید بلیط این اجرا ،حرف پایانی خانم سام بود


پ.ن:شبی که این اجرا رو دیدم خیلی بهم سخت گذشت
آدمهایی مخاطب این اجرا بودند که بی نهایت مشکل فقر فرهنگی داشتند
اون همه حرف زدن اون همه ری اکشن های اغراق آمیز
ی وقتایی دلم میخاست تو باکس رو ب رویی بودم
اون تیم انگار آروم تر بودند🫠
هلیا حسینی (dryad)
درباره نمایش رها i
موقعی که بلیط این اجرا رو گرفتم اصلا به اسم انگلیسی اون دقت نکردم
تنها لحظه ای که روی صندلی نشستم و جمله ی ای وای ببخشید سوتفاهم شد رو شنیدم ... دیدن ادامه ›› متوجه شدم شاهد چه اجراییم
بر گرفته از سریالی با چندین جایزه و بازی فوق العاده ی فیبی والر

حکایت دختری افسرده درمانده بی پول در استانه ی ورشکستگی محتاج به محبت و نیازمند سکس

اما اما اما این اجرا با روان من چه کرد؟
که تا امروز وسط هیچ اجرایی از سالن خارج نشده بودم
اما باعث شد پشت در قلق دار سالن گیر کنم و به خودم لعنت بفرستم

اولین چیزی که تو ذوقم زد نوع لباسی بود که برای کاراکتر خانم انتخاب شده بود
اگر کسی این سریال رو دیده باشه قطعا متوجه میشه که کاراکتر اصلی فیلم اصلا همچین سبک استایلی نداره
دومین مورد دکور بود😟😕
فقط یه صندلی؟
حتی فضای یه کافه نه؟
شاید تو سریال یا حتی نمایشنامه،این اجرا بیشتر مونولوگ محور باشه اما حقیقت اینکه شما نمیتونید این اثر رو تنها با یک کاراکتر اجرا برید و با نازک و کلفت کردن صدا خودتون رو جای شخصیت دیگه ای بذارید و احساس اون رو منتقل کنید
و از همه مهمتر درسته شخصیت فلیبگ در واقع زنیست درگیر با تمایلات جنسی شاید،شاید خارج از عرف برای افرادی که دارای عقاید مذهبی ان اما بخشی از این فیلم برمیگرده به درگیری هایی که با خانواده و کارش داره
اما تو این اجرا شما بیشتر جنبه سکشوالیتی این فیلم رو میبینید که به طور عجیب و غریبی بدون هیچ بالانسی بیان میشه
درصورتی که بنظرم میتونست با بیانی روان تر و لطیف تر به این جنبه توجه بشه
و ده ها مورد دیگه که خارج از حوصله ست برای گفتن

این نمایشنامه چیزی نبود که بشه طی یک ساعت و فقط با اجرای یک نفر تمام زوایاش رو نشون داد
من‌ این نمایش رو ندیدم ولی تو اجرای نمایش فلیبگ هم که خود فیبی والربریج اجرا می‌کنه فقط و فقط یک صندلی وجود داره و دکوری اصلا نیست

مشکل اصلی اینه که متن این نمایشنامه قابل اجرا شدن تو ایرلن نیست و به نظرم قابل ایرانیزه کردن هم نیست
هلیا حسینی
دارید راجب سریالش صحبت میکنید؟
خیر
بعد از ساخت سریال یه نمایش هم خود والر بریج ساخت که خودش تنها بازیگر و کارگردانش بود

سرچ کنید نمایشش رو پیدا می‌کنید
https://www.tiwall.com/p/fleabag

تو خانه هنرمندان هم فیلم تاترش چند وقت پیش اکران شد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هلیا حسینی (dryad)
درباره نمایش قلب نارنگی i
دیشب وقتی نشستم رو صندلی و شروع کار رو دیدم جا خوردم
فکر کردم قراره با یه کار فلسفی یا نهایت درام رو به رو شم
اما هشتاد دقیقه ای رو گذروندم که متوجه نشدم زمان چطور گذشت
نمیگم قراره به تماشای یک کار فاخر بشینید اما قطعا قراره شاهد یک اجرای تمیز و جذاب باشید و از لحظه لحظه ی کار لذت ببرید

خداقوت
بدرخشید🌱❤️

پ.ن:اولین بار در اجرای سقراط با این پدیده رو به رو شدم
که در احساسی ترین و مهم ترین لحظه ی اجرا که بار روانی و احساسی بشدت بالایی داره ... دیدن ادامه ›› ادمهایی وجود دارند که با صدای بلند قهقهه میزنن و درکی از مفهوم اون سکانس ندارند
امیدوارم این آدمها در آینده به درکی هرچند کوچیک درمورد حقیقت هایی که ممکنه چه علنی چه در قالب طنز پنهان شده باشه برسند
دربارهٔ پی‌نوشتتون: من خودم متأسفانه یا خوشبختانه از همین آدم‌هایی هستم که می‌خندم، خوب هم می‌خندم، گاهی بلند هم می‌خندم. جلوی خنده و گریهٔ مخاطب رو نمیشه گرفت به نظرم. گهگاه برای خودم هم مایهٔ تعجب و عصبانیته که یه جاهایی از نمایش چرا یک یا چند تماشاگر دارند می‌خندند؟! ولی تلاش می‌کنم یه جوری هضمش کنم یا باهاش کنار بیام... چون واقعاً به نظرم این موضوع مثل بی‌صدا کردن گوشی و حرف نزدن و این چیزها نیست که خیلی بدیهی باشه و حد و مرز مشخصی داشته باشه!
امیرمسعود فدائی
دربارهٔ پی‌نوشتتون: من خودم متأسفانه یا خوشبختانه از همین آدم‌هایی هستم که می‌خندم، خوب هم می‌خندم، گاهی بلند هم می‌خندم. جلوی خنده و گریهٔ مخاطب رو نمیشه گرفت به نظرم. گهگاه برای خودم هم مایهٔ ...
نه اصلا مسئله خودِ امر خندیدن نیست اصلا
مسئله درک ما نسبت به یک اتفاقه
دیشب کنار من نشسته بودید ری اکشن هاتون رو میدیدم
من خودم درکل آدمیم که خیلی خنده رو نیستم و یه اجرا خیلی باید جالب باشه تا از من خنده بگیره
و البته که این اجرا رو دوست داشتم
به طور مثال تو سکانسی که پدر داره از پسرش جدا میشه و پسر دست پدرشو گرفته و با بغض درخواست میکنه ... دیدن ادامه ›› که نره نفهمیدم چرا برای بقیه خنده دار بود
یعنی سوالم این بود فهمشون از اون سکانس(حداقل برای من تلخ) انقدر سطحی بود؟
درکل حق هر آدمیِ که لذتش از اجرا رو اونطوری که میخواد نشون بده
پی نوشتم درمورد یک سری لحظه های بخصوص بود
هلیا حسینی
نه اصلا مسئله خودِ امر خندیدن نیست اصلا مسئله درک ما نسبت به یک اتفاقه دیشب کنار من نشسته بودید ری اکشن هاتون رو میدیدم من خودم درکل آدمیم که خیلی خنده رو نیستم و یه اجرا خیلی باید جالب باشه ...
کلا هر واکنش اغراق امیز و اگزحره در یک جمع عمومی و بطور ویژه درمورد بحث حاضر، سالن نمایش، کار پسندیده‌ای نیست.
من هم اتفاقا دقیقا یادمه سر سقراط یه آقایی ردیفهای جلو نشسته بودن در سکوت سالن میخندیدند، یعنی حتی در مواردی که همه میخندیدند هم ایشون بعد از اتمام خنده بقیه با صدای بلند میخندیدند
سر نمایش فرانکشتاین یه آقایی از بس تو سکوت و بی‌مورد میخندید که حراست اومد اصلا بیرونش کرد، داد میزد شما مخالف زیبایی هستین 🙃
فارغ از اینگونه رفتار بیمارگونه و ازار دگران که استثنا و احتمالا مشکل دارند، حتی در موارد طبیعی هم به عقیده من بهتره ابراز احساساتمون رو کنترل شده کنیم. بدیهیه لازم نیست جلو خنده یا گریه‌مونو بگیریم، ولی ته ذهنمون به اینم فکر کنیم که ممکنه کناریمون برداشت متفاوتی نسبت به اتفاقی که روی صحنه داره رخ میده داشته باشه، پس میتونیم خنده یا گریه یا هر نوع واکنش دیگه رو ارامتر و کنترل شده تر و با رعایت دیگران انجام بدیم.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هلیا حسینی (dryad)
درباره نمایش جزیره لؤلؤ i
وضعیت سایت تیوال چک شده در چهار سیستم
😒😒😒😒
چقدر عجیبه که این اجرا هیچ کامنتی نداره
زخمی تعطیلات هفته قبلند
ضمن عرض سلام، ادب و احترام به عرض می رسانم این جانب دکتر مهدی نظامی استاد زبان و ادبیات انگلیسی همواره در دروس ادبیات نمایشی، نمایشنامه باغ وحش شیشه ای را از تنسی ویلیامز در برنامه تدریس دارم. دیدن نمایش پرنده شیرین جوانی به کارگردانی و بازیگری نقش اول هنرمند توانا جناب آقای حسن عسگری این جانب را چنان به وجد آورده که از این پس نمایش پرنده شیرین جوانی را در برنامه تدریس و نقد ادبی قرار دهم. با توجه به وضعیت تاسف باری که برای مقوله هنر در جامعه حال حاضر ما پیش آمده و عدم استقبال از هنر نمایش، واقعا اجرای این نمایش با امکانات موجود، کار بی نظیری است. به هنردوستان و هنرشناسان توصیه می نمایم که این فرصت استثنایی را برای دیدن این نمایش از دست ندهند. با در نظر گرفتن همه کاستی ها، کم لطفی ها و مشکلاتی که برای هنر در جامعه ما به وجود آمده ارزیابی این کار فاخر ادبی و هنری بسیار عالی است. تندرستی، شادکامی و پیروزی روزافزون همه عوامل این نمایش و همه هنردوستان را آرزومندم.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کاش فیلم تئاترهایی که تو سالن مولوی اجرا میشه رو تو سایت تیوال بارگذاری میکردند و انقدر ساده از کنار این موضوع گذر نمیکردند
آخه ضبط فیلم تئاتر با یه دوربین از یه زاویه واقعا لطفی نداره
عرفان ضرغامی
آخه ضبط فیلم تئاتر با یه دوربین از یه زاویه واقعا لطفی نداره
برای ادمایی که مولوی نمیرن این تنها راهه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هلیا حسینی (dryad)
درباره نمایش ادبیات i
صدسال دیگه تمام دختران سرزمینم اسم من را میشناسد

درسال 1403 از تو تنها سنگ قبری بی نام و نشان در این خاک به یادگار مانده


اجرای ادبیات
اجرایی درخور توجه که حتی بعد از پایان باعث به فکر فرو رفتن مخاطب میشه
اجرایی که در لحظه با تشویق تماشاگر به پایان نمیرسه و برای بعد هم جا برای حرف زدن داره چیزی بهت اضافه میکنه و ممکنه در طی اجرا مدام در ... دیدن ادامه ›› ذهنت به چالش کشیده بشی
قدم زدن در تاریخ به مدت یکساعت و ۲۵ دقیقه اما انگار تایمی که رو صندلی نشستی کمتر از این هاست
خلاصه ای از مجموعه اتفاقات مهم تاریخی فراموش شده،فراموش شدنی از سر ناسپاسی یا ….
بشدت از لحظه لحظه ی این اجرا لذت بردم
خداقوت
همینطور به درخشیدن ادامه بدید🌻
اگه درست یادم باشه
بعد این اپیزود که صدسال دیگه تمام زنان ایران اسم مرا می‌شناسند
از چند نفر سوال کردند که قبر این خانم کجاست. کنایه آمیز جایی بود که بین اونها خانم تقریبا مسنی جواب دادند حالا مثلا صدیقه دولت‌آبادی چه گ..ی هستش.
خریدار
محمد حسن درباغی فرد (darbaghi)
سپاس فراوان
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اگر قرار بود من اسمی برای این نمایش انتخاب کنم قطعا بهش میگفتم پیتزای قورمه سبزی
درعین جالب بودنش برای یک سری افراد باعث میشه ادمهایی مثل من ... دیدن ادامه ›› قیافه شون از تصورش کج بشه

این اجرا داستانی شبیه به انسان اسب پنجاه پنجاه داشت
هرچند که گیرایی اون اجرا رو در این اجرا نمیبینیم
تعداد بالای بازیگر (در سالنی که به نسبت سالن یک شهرزاد کوچیکتره)که در جاهایی به دلیل موقعیت قرار گیریشون باعث میشد صورت بعضی از کاراکترها دیده نشه و مشخصا اگر هرکدام از کاراکتر ها نتونن حضور پیدا کنند ایرادی در اجرای نمایش پیش نخواهد اومد
سطح بازی ها یکسان نبود
سعی در خنده گرفتن و ناموفق بودن بشدت مشهود بود

بکی از مواردی که از لحظه ی اول فکرم رو مشغول کرد این بود که در هیچ اردوگاهی چه جنگ جهانی دوم چه جنگ های دیگه جنسیت ها ادغام نبودن و تفکیک جنسیتی به خصوص در زمان نازی ها در اردوگاه ها امری قطعی بوده
تنها در زمان جنگ ژاپن که کره جنوبی مستعمره بود این اتفاق در مواردی خاص پیش میومد که معمولا مربوط بود به زنان اسایشگر میشد که البته طبق دکور و سبک و سیاق اجرا این اردوگاه قطعا مربوط به اون زمان نبود
در این مورد بنظرم اجرای انسان اسب بهتر عمل کردند با یکسان کردن گریم ها به هر نحوی

به این اجرا صرفا اگر از نمای دور نگاه کنید میتونید یک طرح کلی رو ببینید که وقتی واردش میشید برخی از جزئیاتش آزاردهنده میشه

خداقوت
خسته نباشید


پ.ن:همش با خودم میگفتم یعنی این اجرا چقدر خفنه که بلیطاش در لحظه فروش میره؟
بعد متوجه شدم هرکدوم از بازیگرها دوتا از دوستانشون رو دعوت کنن هم سالن پر میشه🤷🏻‍♀️
این هم جدیدا رایج شده بکارگیری تعداد بالای بازیگر و سیاهی لشگر با نگاه به گیشه اون هم معمولا بعد از برگزاری دوره آموزشی
از اون همه گلی که دست تماشاگرا بود معلوم بود که همه آشنا هستن!
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چقدر تیوال پلاس کمک کنندست واقعا🤦🏻‍♀️
اگه قراره باز شدن فروش بلیط یه اجرا روز بعد باز شدن پیامش برامون بیاد فایده ش چیه؟
این ماجرا بارها و بارها اتفاق افتاده
کی میخوایید به این مسائل رسیدگی کنید؟
از طرفی یکی از آپشن های تیوال پلاس این بود که تا پنج دقیقه صندلی های بهتر رو برای کاربرای تیوال پلاس نگه میداره
سر اجرای پپرونی که همچین اتفاقی نیفتاد
اینم مثل اینکه فقط درحد حرف بوده

پ.ن:مجددا کامنت گذاشتن برای پپرونی بستست
چرا؟
چند بار هم برای من اتفاق افتاده روز بعد از واقعه پیامکش برام ارسال شده
۲۳ شهریور
در این مورد به خصوص مشکل از گروه‌هاست که یهو خواستار باز شدن بلیت‌فروشی هستند. سیستم پیامکی وقتی عمل می‌کنه که مثلاً ۲۴ ساعت قبلش توی سایت اطلاع‌رسانی شده باشه.
۲۳ شهریور
امیرمسعود فدائی
در این مورد به خصوص مشکل از گروه‌هاست که یهو خواستار باز شدن بلیت‌فروشی هستند. سیستم پیامکی وقتی عمل می‌کنه که مثلاً ۲۴ ساعت قبلش توی سایت اطلاع‌رسانی شده باشه.
سایتی با این حجم از کاربر نباید همچین باگ هایی بده
موردی ک درمورد تیوال اینکه هربار تیوال موردی رو از روی بی توجهی از گردنش باز میکنه هزارتا دلیل برای توجیهش میاد وسط
۲۴ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام شما تئاتر رو دیدین ؟
morteza ehyaee این را خواند
تئاتر پیرونی رو خیر
بلیطم برای تاریخ دیگریست
۲۰ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از دیروز تاحالا نمیشه برای این اجرا کامنت گذاشت
ادمهایی که دیشب این اجرا رو دیدن حق گذاشتن نظراتشون رو ندارن؟
شما نمی تونی حرف بزنی...
شما نمی تونی هر کامنتی که دوست داشتی بگذاری...
هر نظری که گروه اجرایی خوششون نیاد نظرت باید هاید بشه و ممکنه علیه خودتان در دادگاه استفاده بشه...
۲۰ شهریور
// پیرونی برای تیوال یا دیکتاتور! //

بیاید یک قرار دسته جمعی بگذاریم و این نمایش را نرویم..
نه به خاطر کیفیت اش، چون کیفیت اش را نمی دانم..
به خاطر اینکه نظرات مخالفانش " هاید " می شود...
گویا تیوال بعد از ۱۲ سال هنوز یاد نگرفته، داشتن نظر مخالف حقِّ یک مخاطب ... دیدن ادامه ›› است...
اما راستش یک دلیل ساده دارد! با صدای محمد اصفهانی بخوانید:
" واسه پوله، واسه پوله، اگه اینو بدونی! به هاید تیوال نمی غُری! "
غری، به معنای غر زدن و غریدن در اینجا معنا می دهد!

https://www.tiwall.com/wall/post/362517
۲۹ شهریور
بعنوان مخاطبِ تئاتر ، به خودم این حق رو میدم که نظراتم رو در صفحه‌ی نمایش ثبت کنم و متاسفم که پپرونی برای دیکتاتور ، دیکتاتوری را در حد کامنت‌ها هم پیش برده و نظرات منفی رو هاید می‌کنه (اگر با حضور چند سلبریتی ، پذیرشِ نظر منفی را داشتید ، نشانه‌ی قدرت نمایش و آزاداندیشی بود)
متاسفانه این نمایش بلحاظ اجرا و تماشاگران ، کاملا یه تئاتر آزاد بود که اصلا بار هنری و درخشانی نداشت
و بارها زیرلب از مرحوم آتیلا پسیانی یاد کردم که بلد بود با مخاطبین نافهیم برخورد قاطع داشته باشه
اصلا سلیقه‌ی من نبود و بغلم نکرد
۲۹ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مگه میشه بی دلیل کامنت رو هاید کنید؟
سپهر و ارش خیل تاش این را خواندند
امیرمسعود فدائی، سوزان، سینا دهقان و نرگس رضوی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هلیا حسینی (dryad)
درباره اجرای پژوهشی باعث i
امیدی به تمدید نیست؟
هلیا حسینی (dryad)
درباره نمایش شالهنگ i
شالهنگ درواقع ترکیبی است از اجرایی ضعیف و سخیف درکنار اسمی با مفهومی زیبا

تمام مدت هرچیزی که میدیدم من رو متعجب و بیزار میکرد بازی ها،بیان،اکت و و و
همه چیز در اوج ضعیف بودن قرار داشت
گاهی فکر میکردم به تماشای کشتی کج رفتم
بدترین زوج ها هم ظاهر خودشون رو حفظ میکنند
بدترین زوج ها هم ذره ای برای هم احترام قائلند که اگر اینطور نباشه چرا باید کنار هم بمونند؟
کسی که میتونه تظاهر به عاشق بودن بکنه پس تظاهر به احترام گذاشتن هم میکنه
کسی که با رضایت ب گروگان بودن ادامه داده هرگز اینطور بی پروا ... دیدن ادامه ›› نمیتونه دیالوگ کنه
با این رفتارها باید به مفهوم اسم پی میبردیم؟
خیر با اینکارها ما به این مسیر هدایت نمیشدیم
چون انسان ذاتا در جایی که ارامش نداشته باشه نمیمونه
مگر اینکه بپذیریم تمام کاراکترها بنده ی پول بودند که دیگه اسمش گروگانگیری نمیشد

همیشه با پرده دری در تئاتر مخالف بودم و هستم

نمیدونم کجا و کی باب شد که از الفاظ زننده در تئاتر استفاده کنیم
کی و کجا باب شد که پشت ب پشت سیگار روشن کنیم بی توجه به اینکه ممکنه مخاطبی مشکل تنفسی داشته باشه یا حتی باردار باشه(این مسئله مدتها بود برام ازاردهنده شده بود و فرصتی شد تا در کامنت این اجرا به این موضوع اشاره کنم و مخاطبم در این خصوص همه ی اجراهاییه ک اینکار رو انجام میدهند)

لحن دختر حاجی کاملا قابل باور بود
اما لحن کسی که مزون داره هم اینطوریه؟اون هم انقدر ناپخته؟؟
در این جامعه زن برای به چشم اومدن(که متاسفانه در نظام این کشور زن مشکل عدم خودباوری داره و عادیه برای خیلی ها)همیشه عمل زیبایی انجام میده؟بار فرهنگی انسان رو به چشم نمیاره؟درحالی که خیلی از دخترانمون درتلاشن که قدرت خودشون رو با استقلال و پشتکار نشون بدن و این سیکل معیوب رو بشکنن و این امر بر هیچکس پوشیده نیست
زنی با لیسانس زبان درگیر سنت ها یا برده ی پول؟
تمام سر و‌ ته این اجرا یک اجرای ضد زن بود
هیچ جا هیچ کاراکتری به هیچ زنی نگفت خودباوری داشته باش که بگیم پیام اخلاقیش اینه
تمام محتوای اجرا راجب پول بود حقیقتا
به شعور مخاطب احترام بذاریم
هلیا حسینی (dryad)
درباره نمایش مالی سویینی i
اجرای مالی سویینی ترکیبی از سیاه و سفید مطلق بدون هیچ بالانسی برای من

در ابتدای کار مواجهیم با تک گویی های پیوسته کاراکتر ها و سپس بازیگر ... دیدن ادامه ›› نقش مالی که از دید من بسیار حرفه ای بازی کرد در مقابل دو کاراکتر دیگه که شاید به اندازه ی او قوی نیستند
مالی سویینی دختره نابینای داستان که با بدست اوردن بینایی دچار مشکلات شخصیتی و هویتی درمورد خودش،جهان هستی و اطرافیانش میشه

مالی بیناییش رو صرفا بخاطر کنجکاوی همسر (فرانک)و برگشتن اعتبار دکترش (رایس)بدست اورد نه از سر عشق و‌ دوستی

اتفاقی که برای دیگران خوشایند بود برای او منجر به از دست دادن سلامت روانش شد خیلی عجیبه که ما همرو با دریچه ی دید خودمون نگاه میکنیم
هیچکس حتی یکبار هم از مالی نپرسید که دوست داری بیناییت برگرده؟

شخصیت مالی برام به معنای وابستگی بیش از حد به تصوراتیه که انسان برای خودش ساخته

بینا یا نابینا
چندان فرقی نداره
از هرکدوم تصوراتش رو بگیری به فروپاشی درونی میرسه
برای همین گاهی نمیشه آدمها رو از چیز یا چیزهایی که خودشون رو‌ داخلش غرق کردن نجات داد

مالی سویینی تئاتریه که ارزش دیدن داره و اینکه صندلی های این اجرا خالی بمونه در زمانه ای که تئاتر های چندان خوبی رو صحنه نیست واقعا دردناکه


خداقوت خسته نباشید
احتمالا عروسکخانه را هم بپسندی
۰۵ شهریور
امیرمسعود فدائی
داداش تو اونو ندیدی باقیش رو چه‌جوری خوندی؟!😅😅
😂😂😂😂
۱۸ شهریور
امیرمسعود فدائی
داداش تو اونو ندیدی باقیش رو چه‌جوری خوندی؟!😅😅
😄😄
هشتگ حق
۱۸ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هلیا حسینی (dryad)
درباره پرفورمنس کانیبال i
تو حتی بهم اجازه ندادی پاشم و دنبال کسی برم

هلیا هرچی داره بهت میگه رو صادقانه میگه خیلی مطمئن داره حرف میزنه

نمیتونی بشینی اینجا اتاق منه با قانونای من
یا پیروی کن یا اخراجی

خیزی که برای پریدن برداشتی منو بیشتر ترسوند هلیا

شما حق نداری با من حرف بزنی


اینکه با قانون های ما مشکلی ندارید خیلی خوبه


با ... دیدن ادامه ›› من بازی میکنی؟بیا این سوزن رو بگیر

تاحالا شده از چیزی رنج ببری؛بری تو مخاطبین گوشیت و بخوایی با یه نفر حرف بزنی اما هیچکس نباشه؟


هلیا عیب نداره دستاتو ببندم؟خوشحالم که یکی از ما شدی

کسی که به راحتی ضربه میزنه ادم صادقیه


این اجرای زیبا و دوست داشتنی دو شب پیش تموم شد و تموم مدت به این فکر میکردم چی رو به یادگار تو این صفحه بذارم
برعکس اولین بار که به همه چیز اعتراض داشتم دوست داشتم تو اخرین شب نه تنها اعتراض نکنم بلکه با همه چیز همراه شم(به جز شما اقای عکاس،حالا نشستم چیشد؟ خسیس😂)دوست داشتم خودم رو بسپرم به دست بقیه و بذارم روح و جسمم ازادانه همه چالش هارو تجربه کنه
اینها بخشی از دیالوگ هایی بود که تو این دوشب شنیدم و تو سرم هک شد و لذت میبرم از فکر کردن بهشون
از ته قلبم برای همتون آرزوی موفقیت روزافزون دارم
ناراحت ناملایمات نباشید
تمام اینها تجربه هاییه ک بدونید باید محکم تر و قویتر به مسیرتون ادامه بدید
خوشحالم که همچین اجرایی رو دیدم و با روحم تجربه اش کردم
🌻🩵
بودن و حضور شما باعث دلگرمی و برای ما بسیار با ارزش هست .
ممنون که با ما همراه بودین🌹💚
۰۱ شهریور
به هر حال اینکه با قانون های ما مشکلی ندارید خیلی خوبه!
۰۳ شهریور
سجاد آل داود
به هر حال اینکه با قانون های ما مشکلی ندارید خیلی خوبه!
خیلی😄
۰۳ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هلیا حسینی (dryad)
درباره نمایش چاپلین i
هیچ شکی در اینکه چاپلین و هیتلر هر دو از مهم ترین افراد قرن بیستم بودند نیست
دو انسان کاملا متفاوت اما بشدت تاثیرگذار
چاپلین با استفاده از شباهت ظاهری که با هیتلر داشت(سیبیل کوچک یا سیبیل مسواکی) و با ساخت فیلم دیکتاتور بزرگ و استفاده از این شباهت دست به نقدی تند و تیز و فاحش علیه هیتلر و نازیسم زد
اما اما اما
ما در تئاتر چاپلین شاهد چه اتفاقی هستیم؟

دو شخصیت که تحت هیچ شرایطی هیچ وجه اشتراکی با همدیگه ندارند حتی ذره ای هم شبیه به شخصیت های واقعی این دو فرد در دنیای واقعی ... دیدن ادامه ›› هم نیستند

هرچند که چاپلین بارها اشاره کرده بود که اگر از شباهت ظاهری اش با هیتلر مطلع بود احتمالا هرگز سیبیل مسواکی معروفش رو نگه نمیداشت
اما به طور کل مخالف اینم که بخواهید این مورد رو در برزخ از کسی که از همین نقطه برای ساخت فیلم دیکتاتور استفاده کرده حذف کنید

چاپلین این اجرا یک چاپلین ایرانیزه شده بود
فردی که مدام بالای منبر بود و شروع میکرد به نصیحت دیگران
نمیدونم اگر با اگاهی به اسم چاپلین به دیدن این اجرا نمیرفتیم اصلا متوجه میشدیم با شخصیت چاپلین رو به روییم؟
لباس سربازان کاملا شبیه لباس سربازان جنگ جهانی اول نه جنگ جهانی دوم

اجرای گروه جوان رو دوست داشتم هرچند یک سری شون درگیر اغراق در صورت و اکت ها بودند

پ.ن:وقتی دکور رو طوری طراحی کردید که دو ردیف اول و دوم رو عملا کامل درگیر کرده باید اون صندلی ها موقع فروش بسته باشه
تمام مدت باید با گردنی کج به صحنه نگاه میکردم و تنها چیزیم ک نصیبم میشد پشت اکتور بزرگوار بود
هلیا حسینی (dryad)
درباره نمایش کالیگولا i
از دید من وفاداری به متن تا زمانی که از صبر و حوصله خارج نشه خوبه
روند اجرا به وضوح در جاهایی کند و حوصله سر بر میشد
دقت به جزئیات به اندازه ی دقت به کلیات مهمه
اینکه اکسسوار اکتور به ناگاه جدا بشه و بیفته یا استفاده از وسایلی که در اون زمان نبوده کمی کار رو از تمیزی در میاره
تمام بار اجرا رو دوش یک نفر بود
یک نفری که اون هم باید جوون تر از این ها میبود
امیدوارم در روزهای آتی بهتر و قویتر عمل کنید🙏🏻
مفهوم شجاعت و شهامت برای شما چه معنایی داره؟
از دید من زندگی کردن لازمه ش شجاعته و شهامت لازمه ی شجاع بودن

از دید من کسی که شجاعت زندگی کردن رو نداره محکوم به زندگی انگلیه

و کسی که انقدر شجاعه که معقوله ی دشواری چون زندگی رو تجربه میکنه در ساده ترین اموری ک پیش رو داره و ناچیزه هم شجاعه

شجاعت انجام دادن کار درست ( درست به مفهوم معنا شده و توصیف شده ی کلی که در زندگی مردم به صورت عادی و روزمره استفاده میشود)


شجاعت ... دیدن ادامه ›› جنگیدن با بی عدالتی و شهامت یک رنگ‌ بودن
شجاعت واقعی بودن

شجاعت راستگویی
و شجاعت مهربان بودن،بی منت و از سر مهر

شهامت خود باوری و شهامت ضعیف نبودن

“ضعیف نبودن”
ضعیف نبودن هم برای خودش معقوله ی عجیبیه
به یک سری از ادمها نگاه میکنم و ضعیف بودنشون به معنای واقعی قلبم رو‌ ازار میده

پیروی بی چون چرا
عقب نشینی از حق واقعی
سرِ افتاده در برابر قلدرها

گاهی فکر میکنم برای خیلی ها مهمه که چه تصویری از اونها در ذهن بقیه افراد ساخته میشه
برای همین مدام خودشون رو سانسور میکنند
مدام خودشون رو سرکوب و‌ در برابر هیچ چیزی اعتراض نمیکنند
چون میترسند صورت خوبی که ساختند از بین بره

اینکه ادمهایی با هویت و شخصیتی مستقل نمیتونند برای افکار و نظراتشون بجنگن دردناکه

یه توصیه ی کوچیک از من به هرکسی که این نوشته رو میخونه:مادامی که آدمها پول بلیطتتون😂رو نمیدن برای چیزی که بهش باور دارید بجنگید و ملعبه دست دیگران نباشید🥂
 

زمینه‌های فعالیت