در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | آروین درباره نمایش مختلفیم ✽✽ برداشتِ دوم: این تئاتر از نظر تکنیکال خیلی تئاتر خوبیه، تقریبا بیشتر چیزها به انداز
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:02:33
این تئاتر از نظر تکنیکال خیلی تئاتر خوبیه، تقریبا بیشتر چیزها به اندازه و به جاست مثلا صدای آژیر به شکل موتیف گرچه آزاردهنده‌ست اما احضار کننده ... دیدن ادامه ›› کسانیست که در خط جنگ نیستند. اگر صدای تیر و تفنگ برای سربازایی که در میانه جنگند آشناست آژیر صدای آشنای ترس برای مردمیست که در شهرند.

همه چیز خوبه و خب متن هم استانداره، با وجود اینکه تعداد بازیگران زیاد بودند هم بازی‌ها یکدست بود و هم بازیگران سیاهی‌لشکر و صحنه پرکن نبودند. اما بنظرم متن میتونست بهتر باشه مثلا ترجیح من این بود که بخش میزتعادل اصلا وجود نداشت، هیچ کارکردی نداشت، یا داشتم فکر میکردم اگه این ابزوردی جنگ برای نویسنده مهم بوده و حتما میخواسته روش تاکید داشته باشه به جای بخش میزتعادل میتونست کل ایده‌ی کشته شدن سربازان توسط/برای نالایقان که مرگ اسباب سرگرمیشونه فقط صدایی پشت بی‌سیم باشه ( مثلا با فرمانهای بی‌معنی یا صداهای مبهم در حال خنده یا چنان چیزی ) که البته بنظر من بهتر کلا این ایده نباشه همه بصورت ضمنی این آگاهی رو دارند ( البته متوجه‌ام تکراری بودن یه ایده از ارزشش کم نمی‌کنه) اما نکته‌ام اینه این لکنت و خنده گرفتن در متن اگه نبود میشد به عنوان یه تئاتر رئالیستی جنگی عالی ازش یاد کرد ، این بخش به پیش‌روندگی داستان کمکی نکرد که هیچ بلکه جایی که داشت همذات‌پنداری شکل می‌گرفت رو منفجر کرد. الان که دوباره فکر می‌کنم این داستان آتش‌بس خودجوش کریسمس جنگ جهانی دوم و فوتبال‌بازی کردن و آواز خوندن و الخ چقدر می‌تونست به این نمایش بشینه برای گفتن این ایده که همه‌‌ی سربازها در جنگ یک جور غمگین و بدبختند. میتونست کل این ماجرای ترور فرماندهان وسط این ماجرا باشه مثلا.

بهرجهت بازی‌ها عالی، موسیقی خیلی خوب و نورپردازی قابل توجه بود و اینها خالی بودن متن رو از ایده یا بدعت، خیلی خوب جبران کرده بودند.