حقیقتا خیلی ضعیف بود! تا آخر نمایش من نتونستم بشینم! معلوم نبود درامه یا یه کمدی چیپ! سرباز میخواست نشون بده چطور عاشق این زن جوان شده! راجع به سفت و قلنبه بودن بدن زن گفت و زن هم گفت من بدن خیلی سفت و قلنبه ای دارم! همین! این تنها چیزی بود که ما باید میفهمیدیم این دو به هم دل دادن. پیرمرد چوپانی میخواست نشون بده تو جنگ همه ی بزهاش رو ازدست داده و فقط یک بز براش مونده! با یه حالت چهره و صدای مسخره ای دیالوگ رو گفت که تماشاگرها خندیدن!!! زن ، بچه رو گذاشت جلو در یک خونواده ی دیگه ای و مرد اون خونه برای بار چندم غذای گرم ریخت رو آلتش و به زنش گفت ما دیگه ازین به بعد باید دوست معمولی باشیم. و حضار خندیدن. وای امون از شوخی هایی که سرباز ها میکردن که نشون داده بشه زمان جنگ به زنها تجاوز شده. خیلی بد بود

اون قدر جذب اثر شده ایشون 🤣 آره ما خصومت شخصی داریم مایی که یک نفر از اون بازیگرها رو نمیشناسیم ما خصومت شخصی داریم اما تویی که داری الکی تعریف و تمجید میکنی و پاچه خواری تو از دوستان و آشنایان این بازیگرها نیستی 🤣 ببخشید ما خصومت شخصی داریم:

بخاطر اینکه بنده بازیگرم و حداقل میفهمم نمایش یعنی چی شمایی که از هنر هیچ سر رشته ای نداری حق نداری اینجوری یک کاریو بکوبی، دوست نداشتی کارو؟خیلی خوب وقت گذاشتنت توی تیوال چیه، اومدی ی کار دیدی دوست نداشتی رفتی، شما از عوامل گروه کارگردانیم بیشتر پیگیر تیوالی خانوم محترم ،ما دیگ این چیزارو ندونیم که باید بریم لنگ بندازیم تمومش کنید این بچه بازی و خاله زنک بازیارو مسائل خصوصی رو وارد دنیای هنر نکنید