من در گذشته کار خانه داری را میشناختم که زنی بی عیب و نقص داشت زنی که مورد تحسین همه یود و با اینهمه شوهرش به او خیانت میکرد.این مرد ازینکه خود را مقصر میدانست ازینکه میدید محال است بتواند به خود گواهینامه ی تقوا دهد یا آن را از کسی دریافت دارد به معنای واقعی کلمه خشم دیوانه میشد . هرچه زنش فضیلت بیشتری نشان میداد او دیوانه تر میشد . عاقبت خطایش برایش تحمل ناپذیر شد. آنوقت تصور میکنید چه کرد؟ دیگر او را فریب نداد؟؟ خیر، او را کشت!
از: قطعه ای از کتاب سقوط-آلبر کامو