نمایش که نقطه قوتش بازی درخشان ستاره پسیانی بود.
قطع و وصل شدن برق هم من باورم شده بود که جزوی از نمایشه.
ولی یک ساعت و ربع یک آدم نامحترمی کنار دست من نشسته بود که با ملچ و مولوچ آدامس میجوید، ناخون میخورد و هر ده دقیقه یه بار دماغشو میکشید بالا.
نکنین این کارارو
نکنین
فقط میگفتم خدایا زودتر تموم شه!!!