مرتضی جان، سلام.
شما به عنوان یک کارگردان جوان، طبیعتاً حق دارید از اثر خود دفاع کنید و دغدغه دیده شدن آن را داشته باشید، اما مشکل از آنجا آغاز میشود که هرگونه نقد را تخریب و هر نظر مخالفی را توطئه میبینید. اگر شما واقعاً معتقدید که «دستهای پنهان» در حال ضربه زدن به تئاتر هستند، پس یا باید شفاف بگویید که این افراد چه کسانیاند و چه منفعتی در کارشان دارند، یا اینکه بپذیرید که چنین حرفهایی بدون سند، چیزی جز یک توهم توطئه نیست. برای من توضیح دهید دقیقا چه مسیری از تعارض منافع در "صنوف دیگر" باعث تخریب کار شما میشود؟
فرمودهاید، " نقدنویسی پارامترها و اصولی دارد. ما منتقدان حرفهای داریم که در نشریات قلم میزنند اما کامنتنویسان سایتهای فروش بلیت که دانش نقدنویسی ندارند."، راستش عبارت بهتری به ذهنم نمیرسد به جز اینکه پس خیلی بیجا میکنید در پایان هر اجرا با لبخندی احتمالا فیک بر صورت،
... دیدن ادامه ››
از مخاطبان میخواهید نظراتشان را در تیوال بنویسند. اگر واقعاً به این فضا اعتقاد دارید، پس چرا وقتی نظرات مطابق میل شما نیست، از «دستهای پشت پرده» و «ضربههای وحشتناک» صحبت میکنید؟ نمیشود هم از مخاطب درخواست کرد که نظر بدهد، و هم وقتی نقدی وجود دارد، اعتبار آن را زیر سؤال برد. اگر نظرات مثبت را ارزشمند میدانید، پس نظرات منفی هم باید به همان اندازه محترم شمرده شوند. لیاقت بعضی هنرمندان در این فضا همان منتقدان دعوت شده خودشان است که حداقل چندباری کنار خود من در سالن خوابشان برده است و یا در راهرو و حتی در حین اجرا اصرار دارند مکررا یکدیگر را دکتر خطاب کنند. راستش چون شما احترام مخاطب را حفظ نکردید من نیز خیلی رک به شما و در تقلیلی در جواب تقلیل سادهلوحانه شما میگویم که ما به شما پول میدهیم که برای ما اجرا کنید، ممکن است به هر دلیلی عزیزی تصمیم بگیرد به شما امتیاز یک بدهد. اینجوری احترام منطقیتری گذاشته شده است.
اساسا یکبار از غار خودشیفتگی خود خارج شوید و به این فکر کنید که انقدر مهم هستید که کسی بخواهد شما را تخریب کند؟
من به عنوان نماینده غیررسمی تعدادی از "تیوالی"ها که تقریبا هرروز با هم تبادل نظر میکنیم به شما میگویم که شما انقدر مهم نیستید. باور کنید. همانطور که در همان محفل از بازیگری شما در لوپ انتقاد کردم، آن را به شدت در یخزده ستودم و همچنین سه بار به تماشای پس از در سالی که گذشت نشستم اما همچنان اگر چیزی ببینم که مشکلی در آن باشد بیان میکنم.
مخاطب تئاتر چیزی به شما بدهکار نیست. نه بهخاطر جوان بودنتان و نه بهخاطر اینکه برای نمایش زحمت کشیدهاید. زحمت کشیدن، توجیهی برای مصون ماندن از نقد نیست. در ضمن، تئاتر برای مخاطب است، نه برای منتقد. حتی اگر برخی نقدها ناآگاهانه یا سطحی باشند، باز هم در نهایت این مخاطب است که تصمیم میگیرد چه اثری را ببیند و چه نظری داشته باشد. منتقدان رسمی که به جشنوارهها دعوت میشوند، نه تنها معیار مطلق کیفیت نیستند، بلکه گاهی نسبت به مخاطب عام، فاصله بیشتری از تئاتر دارند. به همین دلیل، در بسیاری از موارد، متوسط نظرات مخاطبان حتی از نظرات این منتقدان دقیقتر است.
نقد در تئاتر امری طبیعی است. اینکه برخی تماشاگران از نمایش شما خوششان نیاید و نظرات منفی بنویسند، نشان از یک جریان مخرب پنهانی نیست؛ بلکه بخشی از ذات هر اثر هنری است. شما که ادعای تئاتر اندیشهورزانه دارید، چطور نمیتوانید انتقاد را تحمل کنید؟ آیا «اندیشیدن» فقط برای مخاطبانی است که نمایش را تحسین کنند، و اگر کسی نقدی داشت، دیگر در حلقه «اهالی تئاتر» نیست و از «صنوف دیگر» آمده است؟ این تفکر نهتنها نخنما، بلکه بهشدت ضد آزادی بیان است. شما خودتان میگویید که برخی نظرات مغرضانهاند، اما مگر در دنیای تئاتر، سینما یا حتی ادبیات، هیچ نقد غیرمنصفانهای وجود ندارد؟ آیا هر هنرمندی که نقدی بر اثرش نوشته شود باید از مسئولان بخواهد پیگیری کنند؟
و اما عبارت «سوءاستفاده از کامنتنویسی».
این جمله شما نشان میدهد که "احتمالا" از اساس به امکان نقد مردمی اعتقادی ندارید و اتفاقا پیرو همان سیستمی هستید که در محافل خصوصیتان "احتمالا" شدیدترین نقدها را به آن وارد میآورید. یکبار در تیوال نوشته بودم که اصولا فضای نقد و امتیاز دهی در تیوال وقتی به ابتذال کشیده میشود که لشگر کامنتهای مثبت به سمت نمایش سرازیر میشود چرا که برای برخی هر چیزی یک بازی قومی و قبیلهای است و اگر در تاریکی شب، لحظاتی قبل از خواب با خود صادق باشید متوجه میشوید که خیلی از "اهالی تئاتر" در یک تزویر آشکار برای خیلی نمایشهایشان از این روش استفاده میکنند.
اگر فضای اظهارنظر را فقط برای افراد خاصی مشروع بدانیم، دیگر چیزی از آزادی بیان باقی نمیماند. آیا دغدغههای شما درباره آزادی، فقط محدود به جاهایی است که خودتان از آن سود میبرید؟
در نهایت، باید گفت که مبارزه "هزینه" دارد. از شما میخواهم "بیهزینه" مبارزه نکنید و برای ما ژست چهگوارا نگیرید، یا یکبار دستهای پشتپرده را پیدا کنید و معرفی کنید تا ما نیز از کوبیدن آنها حمایت کنیم یا باید حقیقتاً به اصول آزاداندیشی پایبند باشید، دست از گلایه بردارید و بپذیرید که مخاطب تئاتر مستقل از شما فکر میکند و نظر میدهد. اما نمیتوان هم ژست یک هنرمند آزادیخواه را گرفت و هم با کوچکترین نقدی، مخالفان را به «دستهای پشت پرده» و «توطئه» متهم کرد. به قول ابوطالب این حرفها، حرف دهن بخشی از بدنه تئاتر که عمدتا پشت حرفهای زیبا پنهان میشود، نیست.
ارادتمند،