برای وقتی که یک نمایشنامه را به دلیل علاقه تان چندین و چند بار خوانده اید، دیدن چنین اجرایی، قتل عام همه تصویرهایی ست که در ذهنتان ساخته و پرداخته اید.
شخصیت پردازی و ساخت تیپ های بازیگران این نمایش، با تصویری که نویسنده نمایشنامه، خود از نقش هایش ارایه می دهد، انطباق قابل پذیرشی ندارد.
" زن- آن ماری روش، سی و پنج ساله با یک اراستگی آشکار، طریف و ساده اما گویی غیرارادی. باید به چشم بیاید که این اراستگی عادت همیشگی اوست، که او هر روز این گونه جامه می پوشد."
"مرد- میشل نوله، سی و پنج ساله... او ترسناک است چون صاعقه - حقیقت- عشق و دوست داشتنی. او بسیار زیباست، زیبایی ای که باید هم بداند و هم نداند"
اینها چند خطی از توضیحات مارگریت دوراس است در شرح و توضیح شخصیت های نمایشش. اما کارگردان این نمایش، واقعن تا چه حد، دقیقن تا چه حد به این
... دیدن ادامه ››
ظرایف دقت کرده است؟
طراحی لباس و بازیگری این اجرا با نگاه من ِ ببینده ی غیرحرفه ای تاتر، با فاصله ی زیادی از کیفیتی که در ذهن خود همیشه برای اجرای این نمایشنامه متصور بوده ام قرار می گیرد و حتی اجرای زنده ی پیانو هم نمی تواند نجاتی بر این لاموزیکای مصلوب باشد.
من از دیدن این اجرا ناراضی ام و دلم می خواست لاموزیکایی دقیق تر و با ظرافتی بیشتر در تمام ارکان اجرا می دیدم.