نمایش ترانه های قدیمی نمایش خوبی بود با نقاط ضعف مشخصی که در سایه تعریفهای اغراق آمیز برخی کاربران محترم اصلا مجال پرداخت پیدا نکردند."فراتر از واقعیت" " رویایی تر از رویا" " محرک غدد اشکی 100 % تضمینی!" برخی از این نظرات است. صرفنظر از اشکالات صحنه که به نوعی به گروه مربوط نمی شه و متولیان فرهنگی باید پاسخ گو باشند که نمایشی با این حجم مخاطب باید حداقل حق انتخاب محل اجرا رو داشته باشه این نمایش از نظر نمایش نامه ملودرام پر سوز و گدازش بسیار معمولی بود. من به واسطه شغلم با بدبختی و گرفتاری مردم تهران روزانه مواجهم. اما همانها هم در اوج بدبختی لحظات ناب شادی رو تجربه می کنند یا قراره تجربه بکنند. لا اقل در یک قطعه نباید به ترانه ای قدیمی در این زمینه اشاره می شد؟ پیانو سامان احتشامی و اجرای پر حس و حال علی زند وکیلی اونقدر حافظه شنیداری مخاطب رو اشغال می کنه که حافظه دیداریش نقاط ضعف رو نادیده بگیره. قطعه کافه نادری رو کنار بذارم و بازی افشین هاشمی رو بقیه قطعاتی معمولی بودند که نخ باریکی از فلاکت اونها رو به هم وصل می کرد. کلا یک سوگیری در نقد فیلم و تئاتر هست که اثر هر چه تلخ تر باشد قبل از اینکه استارت نقد بخورد چند صد متری از آثار با تلخی کمتر جلوتر است.