در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | بردیا برجسته نژاد درباره فیلم دربند: دربند فیلم بدی نیست، اما با خوب بودن هم کمی فاصله دارد. یعنی نه آنقدر
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:47:43
دربند فیلم بدی نیست، اما با خوب بودن هم کمی فاصله دارد. یعنی نه آنقدر پیچیدگی دارد که بخواهد عمقش شما را به ناکجاآباد ببرد و نه آنقدر ساده است که احساس کنید به شعورتان توهین کرده‌اند. فیلمی روان و یکدست، که مانندش را بارها در همین سینما و تلویزیون خودمان دیده‌ایم. اما برتری دربند در این است که مدام زیر لب فحش نخواهید داد، که چرا وقتتان را صرف دیدن یک فیلم تخیلی که سعی می‌کند درام باشد کرده‌اید. بلکه این فیلم شما را به حد و اندازه‌ی مناسب حرص می‌دهد! اعصابتان را به هم می‌ریزد. نازنین را شناخته‌اید. می‌توانید عکس‌العملهایش را حدس بزنید، و همین بیشتر شما را حرص می‌دهد. خیلی ساده می‌فهمید که آدمهایی هستند که اگر در شرایطی قرار بگیرند عکس العمل خاصی را از خود نشان می‌دهند که منجر به نابودی‌شان می‌شود. اگر همین آدمها باز هم در آن شرایط قرار بگیرند باز هم همان عکس العمل را نشان می‌دهند که دوباره منجر به نابودی‌شان می‌شود. می‌توانم منظورم را برسانم؟ نازنین با فردین بازی‌اش شما را غافلگیر نمی‌کند! حرص خوردتان به خاطر غافلگیری نیست. قبل از اینکه کاری بکند می‌دانید اگر در شرایطش قرار بگیرد چه کاری خواهد کرد و این بیشتر حرصتان می‌دهد. چون سعی کرده‌اند همه چیز واقعی بنظر برسد و تا حد قابل قبولی هم در این سعی موفق بوده‌اند.

(اگر فیلم را ندیده‌اید و می‌خواهید ببینید، پاراگراف زیر را ... دیدن ادامه ›› نخوانید)

‌منتها یک چیزی باقی می‌ماند که آن را دوست ندارم. اینکه سکانس آغازین و پایانی فیلم به هم چسبیده‌اند جذاب و خوش ساخت است. اما... واقعا؟ این چه پایان بی‌مزه‌ای برای یک فیلم خوب است؟ باید یکهو یک پسری پیدا شود که با پدرش دعوا کند و نتیجه‌اش پاره شدن سفته‌ها نجات دختر شود؟ یعنی باید راه نجات یک داستان واقعی اینقدر تصادفی و تخیلی باشد؟ این برای یک فیلم با خط کش سلیقه‌ی من یک ضعف است. یعنی ترجیح می‌دهم فیلم با فلاکت و بدبختی دختر تمام شود، اما یک معجزه آنرا از گندی که بالا آورده نجات ندهد.

پ.ن: آقای شهبازی نشان داده علاقه‌ی خاصی به خوابگاههای دخترانه و مسائل مربوط به آن دارد. آن از نفس عمیق، این هم از دربند (:
بردیا با پاراگراف آخرت موافقم.
دقیقا زمانی که سفته ها پاره شد، پیش خودم داشتم میگفتم چقدر با معرفت بود این پسر. که یهو اون تصادف اتفاق افتاد. همه چی به هم ریخت.
۱۰ مهر ۱۳۹۲
عجب!این مدلیشو تا حالا ندیده بودم!
۱۲ مهر ۱۳۹۲
فرمایش خانم بنی هاشمی جالب و بامزه است. این اتفاق بارها در سینمای دنیا رخ داده و چندان مسئله عجیبی نیست (بعنوان مثالی که یادم می‌آید فیلم Paranormal Activity سه پایان کاملا متفاوت با نتیجه گیری های متفاوتی دارد که در زمانها و مکانها مختلف هر کدام مستقل از بقیه نمایش داده شده اند). اما اینکه چه چیزی باعث شده در ایران خودمان این اتفاق رخ دهد (آن هم نه پایان متفاوت، بلکه پایان یکی بیشتر از دیگری!) جای سئوال دارد.

خانم محمدی عزیز، چند روز پیش همان موقع که پاسختان را خواندم جواب بلند و بالایی نوشتم که متاسفانه با یک پیغام خطا کل آن دود شد و رفت هوا و بعد دیگر فرصت نوشتن دوباره‌اش پیش نیامد.
۱۳ مهر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید