در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | زهرا کبیری: اعتراف کن! به عشقی که در درونت می سوزد، به مهری که در آستانه ی جوشیدن
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:43:48
اعتراف کن!
به عشقی که در درونت می سوزد،
به مهری که در آستانه ی جوشیدن است،
با همان حرف های کالِ ناپخته ات.
تا کی تازه می ماند مگر، قلبِ تو و من؟
تا کی قرار است ذهن تو، پر از شیرینیِ من باشد،
و ذهن من، پر از چاشنیِ تو؟
واژه را در ظرفِ سکوت بالا بیاور!
اعتراف کن! ؛
مثل همین سیبِ توی بشقاب،
درست، پوست کنده.
مثل همان آبِ توی لیوان،
روشن و زلال.
بدان که، ... دیدن ادامه ››
کلمات برای خورده شدن،
و حروف برای قورت دادن، آفریده نشده اند؛
بدان که،
شاید بتوان واژه ها را بلعید،
و دل را از جمله ها انباشته کرد،
اما هیچ گاه هضم نخواهند شد.
بدان که، روزی تمام حرف های ناگفته،
سنگینیِ تهوعی تلخ خواهند شد،
در قفسه ی پرتلاطمِ سینه هامان.
بدان اگر نگویی، اگر نگویم،
طعم معجونِ احساسمان را، هرگز نخواهیم چشید.
نگذار که سردی باد، آتش این اجاق را خاموش کند،
نگذار حوصله ی دیگِ درون سر برود؛
حرفت را بالا بیاور!
اعتراف کن!
z.k
خانم کبیری درود بر شما بسیارزیبا بود.
شاید بتوان واژه ها را بلعید،
و دل را از جمله ها انباشته کرد،
اما هیچ گاه هضم نخواهند شد.
بدان که، روزی تمام حرف های ناگفته،
سنگینیِ تهوعی تلخ خواهند شد...
حق با شماست ما انسانها انقدر حرفهایمان را نمی گوییم که ناچار روزی...حرفهایی که هرگز حضم نمی شوند.یه دنیا حرف داشت نوشتتون.اما من همین یه ذره رو بیان کردم.ممنون
آفرین بر قلم قدرتمند شما
۲۵ آبان ۱۳۸۹
ممنون ازتون. :->
۲۷ آبان ۱۳۸۹
طعم معجونِ احساسمان را، هرگز نخواهیم چشید.
.
..
عالیه عالی
۲۳ آذر ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید