خانم شاهی
بنده منظورم تم داستان نبود و اینو خوب می دونم که داستانی نیست که تا به حال روایت نشده باشه چون خصائل انسانی مثل دروغ,ریا,تکبر و...... همیشه بین انسانها پابرجا بوده اند. این نحوه روایت که تفاوت بوجود میاره.
مسئله من اصرار بر استفاده مکرر از قالب های کلیشه ایست.چرا همیشه تزویر و ریا باید در غالب حاجی بازاری های متعبد بیان بشه و اونهم در سطح باقی بمونه. آیا بقیه اقشار جامعه پزشک,کارمند,راننده و ...... همین های که هر روز با هاشون سر وکار داریم ریا نمی کنن,دروغ نمیگن؟!! یا چقدر نشون دادن پیرمردهایی که چند همسر دارند و باز هم قانع نمی شن؟! من نمی گم نیست ولی چقدر باید از این تیپ ها یا قالب های تکراری استفاده
... دیدن ادامه ››
کنیم.
توی کارهای آقای رادی کارکترهای مذکور تقریبا همیشه تکرار میشه. به نقش آقای کاویانی حداقل در دو نمایش شب روی سنگ فرش خیس و نمایش اخیر توجه کنید.
تو کارهای بزرگانی مثل شکسپیر(که شما نام بردید) با شخصیتهای کاملی روبرو هستیم و اتفاقا تم نمایشنامه های ایشون تقریبا شبیه بهم هستند و لی با کاراکترهای کلیشه ای مواحه نیستیم.
فرهادی و حاتمی کیا هر دو از نظر فنی خوبند اما حاتمی کیا باید حتما در قالب کلیشه جنگ حرف بزنه که اونهم دیگه جذابیتی نداره و اگر هم صرفا اجتماعی بسازه مثل "دعوت" و "گزارش یک جشن" شعاری میشه و در سطح باقی می مونه.ولی فیلم های فرهادی با تم تقریبا مشترک همیشه جذابند