در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | احمد سیاه رستمی درباره نمایش قصه ظهر جمعه: قصه ظهر جمعه تئاتر نبود .....زندگی بود،خود زندگی بود .اگر تا صبح هم اد
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:46:57
قصه ظهر جمعه تئاتر نبود .....زندگی بود،خود زندگی بود .اگر تا صبح هم ادامه پیدا می کرد من به شخصه خسته نمی شدم( ). . دوست ندارم از بدی های کار بگم آقا جان چون اینقدر دوستش داشتم که....اصلاً یه وضعیا :-) .البته که نقاط ضعف آن بسیا کم بود. . متن با داستان و روایتی خطی همراه با گره های مختلف و منطبق با متن و به جا . .آدمهایی که بسیاری از ما دهه شصتی ها آنها را دیده ایم و یادمان است، حتی در خانواده و فامیل های خودمان...محمد مساوات کار را کارگردانی نکرده بود،زندگی کرده بود.من جای پای مساوات را در کار و میزانسن ها و حرکات ندیدم و این یعنی کارگردانیه خوب . .جزئی از مضمون های نمایش که دوست داشتم ؛ پسری که بد دهن است(با بازی دوست داشتنی و خوب محمد علی محمدی عزیز،که دلم می خواست بعد از اجرا یه ماچ آبدار بکوبم تو روش ) اما پای پدر بیمار خود را می بوسد و دل مهربانی دارد با اینکه برادر کوچک خود را می زند اما برای هر چیزی که او می خواهد پول هم به او میدهد و برادر بزرگتر که ظاهراً آدم خوبیست اما میبینیم که تنها جا نماز آب می کشد و انگشت پدر بیمار را پای سند وکالت می زند. . .
احمد سیاه رستمی عزیز و مهربان توصیف و جنس تعریف تو از کارگردانیه قصه ظهر جمعه بسیار نگاه جالبی بود از نظر من . و ممنون بابت اینکه از بازی من هم تعریف کردی و خوشحالم دوست داشتی کار منو . البته که به مدد همه همکارانم این امر محقق شده . من هم روی شمارو میبوسم و سپاسگذارم . درود .
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید