در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم تابور
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 17:19:53
و اکنون انسان بیش از پیش، همچون پدیده‌ای تنها و نوظهور در این جهان، به خود می‌اندیشد و با بیم و امید، چشم‌اندازی غبارآلوده را به نظاره می‌نشیند که شاید تولدی دیگرگونه از تابور زمین یابد و مرهمی و نوازشی و گهواره‌ای در راه باشد.


 

گزارش تصویری تیوال از مراسم گفت‌وگو و دیدار با عوامل فیلم تابور / عکاس: یاسمن ظهور طلب

... دیدن همه عکس‌ها ››
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
به استناد سایت سینمای هنر و تجربه اکران این فیلم ادامه داره. پس چرا رفته تو قسمت فیلمهای گذشته؟

http://www.aecinema.ir/wp-content/uploads/2014/10/%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B11.pdf
طیبه علیرضایی این را خواند
وحید هوبخت و علی کریمی( کاکتوس ) این را دوست دارند
گروه همیاری (support)
درود
دوره اجرا اصلاح شد.
سپاس از توجه شما
۰۸ دی ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
انسان
سکوت
بی زمانی (ساعت شنی که ثابت بود)
زخمه ی کمانچه
سکوت
راهروهای تاریک و تو در تو ،فضاهای بسته ( آسانسور) ،گم گشتگی انسان امروز، عدم شناخت از خود و اطراف ( روشنی نور چراغ و زوال نور ، تاریکی)
جستجو
لوکیشن های بسیار زیبا و دقیق (از جنس آهن ، نمادی از سردی و بی روحی)
و سکانس نهایی و بسیار زیبا : تسلیم شدن و سرفرواوردن

"دمای ... دیدن ادامه ›› بدنت روز به روز داره زیاد میشه ، داری از تو می پزی دقیقن مثله همین گوشت .دیگه هیچ لباسی نمی تونه تو از اشعه ها حفظ کنه ، کم کم سوختگی به بیرون میزنه و پر از تاول میشه .
می مونی یا میری ؟ "

عالی بود بانو شفقتی!
۱۹ آذر ۱۳۹۳
ممنون آقای باقری
در واقع فیلم انقدر خوب و همه چیش به جا بود که اصلا دلم نمی خواست چیزی راجبش بنویسم و توصیف کنم و و اندر مزایای خوبی فیلم توضیحی بدم و تاکید موکد بر دیدن فیلم کنم،چون خود فیلم حق مطلب رو ادا کرده . فقط دلم خواست اون چیزهایی رو بنویسم که برام پررنگ بود و بسیار ازش لذت بردم و برام تداعی گر معانی مختلف بود.
۲۰ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیروز در خانه هنرمندان تابور را دیدم . گریه کردم . بی اختیار یاد عموی خدابیامرزم افتادم . عمویم از مهندسین سازمان انرژی اتمی بود . حقوق بسیار بالایی داشت .چند سال پیش که نیروگاه هسته ای ژاپن فوکوشیما منفجر شد ایشان را با حقوق و مزایای بسیار بالا به ژاپن فرستادند برای تحقیق ....بعد از برگشتن از ژاپن ....شش ماه بعد پدرم مراسم کفن و دفن باشکوهی برای ایشان گرفت . آخرین صحنه ای که از عمویم به خاطر دارم بالشت خونی او بود . ببخشید . سپاس
ای جان عزیزم.
روحششون قرین رحمت ..

۱۲ آذر ۱۳۹۳
ﺳﭙﺎﺱ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻋﺰﯾﺰﻡ .ﺧﺪﺍ ﺭﻓﺘﮕﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﯿﺎﻣﺮﺯﺩ .
۱۳ آذر ۱۳۹۳
چقدر از دل برامده بود
و ناب
در آرامش باشد روحشان
۱۴ آذر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید