درود و خسته نباشید به تمام عزیزانی که به نحوی در به صحنه کشیدن این تئاتر نقش داشتند...میخواهم بی تعارف سخن بگویم.
تعارفات مرسوم را میگذارم کنار که از ابتدا به ما یاد دادند که باید بگوییم اول آفرین به جسارتتان وشجاعتتان و...که در این اوضاع کار کردید وبه صحنه آمدید که به نظرم نه،اینطور نیست.
کار بازگشت مکبث، کار خوبی نبود .
فرم های به شدت به هم ریخته و ناهماهنگ که اگر هم هماهنگ میشد در خدمت کار نبود...
نور و موسیقی به شدت بد...موسیقی به دلخواه میرفت و میآمد... ناگهان قطع میشد، ناگهان می آمد...!
نور قرمز،چهار پنج تا بازیگر فرم که دست و پایشان را تکان بدهند و موسیقی هولناک کار را جمع نمیکند !
تعویض
... دیدن ادامه ››
صحنه های بد!
بازی ها بد نبود،اما جای کار داشت و بهتر از این هم میشدند.
از طراحی لباس و صحنه حرفی زده نشود بهتر است...مکبث با شلوار لی؟!!
بله،ما دانشجواییم و بودجه کم است و تهیه کننده نداریم و....!
لطفا به این شکل کار نکنید!
نمیدانم عجله ی کارگردان های جوان برای به صحنه بردن کارشان برای چیست ؟مهم کیفیت است نه کمیت!
بعد استادشان می آید و به به و چه چه میکند!بله یا استاد بی سواد است یا با سواد است و با این کارش به دانشجواش ظلم میکند.
در آخر، ایده ی کار جالب بود،اگر فرصت بیشتری برای تمرین به خود میدادید کار خیلی بهتر از این میشد .جای درخشان و کمی جالب کار هم، آخرش در دادگاه بود،فقط نمیدانم چرا همه ی حضار کفش داشتند و نویسنده پابرهنه بود!
.
.
.
باز هم خسته نباشید.