*گفتوگو با کارگردانان نمایش "شبی بیرون از خانه" سه شنبه در روزنامه "ایران"
فرید قادرپناه: ما در اولین گام به دنبال محتوای خوب میگشتیم. یکسری معضلات اجتماعی را لیست کردیم. یکی از سوژههایی که خیلی حول و هوش ما پنهان وجود دارد وابستگیهای پدر و مادر به فرزند و فرزند به پدر و مادر است. خیلی سوژه جالب و دست نخوردهای بود. فکر نمیکنم تا به حال کسی به این سوژه پرداخته باشد. وقتی سوژه انتخاب شد تحقیقاتمان را شروع کردیم. گفتیم از کجا باید شروع کنیم تا به این سوژه برسیم. اطرافمان کسانی بودند که این آسیب را داشتند. ما به یکسری NGO با نام "ترک وابستگیهای ناسالم" رفتیم و دیدیم چقدر وابستگیهای ناسالم اتفاق میافتد. خیلی سوژه جالبی بود و آن جا مواردی را دیدیم که دستمان را خیلی بیشتر باز میگذاشت. آنجا یکی از مادران میگفت پسر من 28 سال سن دارد و از سرکار که به خانه میآید اگر زمان رسیدنش دیر شود من تمام بیمارستانها را به دنبالش میگردم. برعکس این قضیه هم بود. دختری هم میگفت نمیتوانم پدرم را ترک کنم و ازدواج
... دیدن ادامه ››
کنم.
رامین معصومیان: این آدمها از یک مرحلهای که میگذرند نمیدانند در چه معضلی گیر کردهاند. با همان جریان آب میروند و بر اثر یک اتفاق در زندگیشان به خودشان میآیند و میبینند 20 سال از زندگیشان را باختهاند. وقتی آدم فقط در یک محیط زندگی میکند نمیفهمد اشتباه میکند. مثلا در نمونهای که در نمایش به آن پرداختیم آلبرت در مهمانی از جانب دوستانش طرد میشود و ناگهان به خودش میآید که چقدر مضحکه است. دقیقا چنین نمونهای را در جامعه خودمان داشتهایم که توسط دیگران مسخره شده و وقتی به خانه رفته و مادرش او را سوال و جواب کرده، سر مادرش را به کنتور برق کوبیده و الان به جرم قتل در زندان است. این گروهها هم برای همین تشکیل میشوند که شخص را بیدار کنند تا متوجه اشتباهش شود.