کمی درباره نمایش " فراموشی"
نویسندگان اثر در نمایش فراموشی موضوع مهمی را پیش کشیدهاند که شاید برای نسلی که اوایل انقلاب را بیاد
... دیدن ادامه ››
داشته باشد، آشنا و ملموس است.
طیف مختلف فکری و ایدئولوژیکی حتی در اعضای یک خانواده هم، چنان بود که گاها آنان را در مقابل همدیگر قرار می داد.
برخی طرفداران تودهای ها و چپها بودند و برخی از سازمان مجاهدین خلق پیروی می کردند و برخی هم اسلام گرا و مذهبی بودند.
"فراموشی" به نظر می رسد کتابی را ورق می زند تا به سالهای گذشته برگردد و سوگواری رنج فقدانهایی را بگیرد که از آن سالها هنوز جا مانده و التیام نمی پذیرد. اتفاقاتی که هنوز احساس عذاب وجدانش برای آنانی که میان نزدیکانشان با این تنوع فکری و عقیدتی، سرگردان می ماندند که طرف چه کسی را بگیرند. بویژه که خانوادههای آن زمان، اغلب سنتی و پدر و مادرها با ذهنیتی مذهبی با فرزندانشان برخورد می کردند.
"فراموشی" با ربطی به همان تضاد فکری در یک خانواده، روایتگر زنی است که مبتلا به فراموشیست؛ که در تعلیق داستانی و روایت آن و در شکست زمانی اجرا به نظر می رسد این فراموشی تا حدی خودخواسته است. «چرا که اگر نتوانی اتفاقات و گذشته تلخ را فراموش کنی، ناگزیر باید خودت را فراموش کنی.»* علیرضا خواهرزاده اوست و با حضورش در زمانی که زن در روزهای پایان عمر است، به مرور خاطرات و اتفاقات گذشته می پردازند. اما آیا بخشش و گذشتی در میان هست؟
سبک اجرا با تغییر و جابجایی کاراکترها بدون رعایت جنسیت، نماد همگانی بودن و تکثر این اتفاقات در جامعه است. فرقی نمی کند زن باشی یا مرد، هر کدام به نوعی در شرایط سخت، ناگزیر به تصمیم ها و مسئولیت و عواقب آن تصمیمات هستند.هر چند این جابجایی مکرر تمرکز و یافتن ارتباط ها را برای تماشاگر تا حدودی مختل میکند.
بازی بازیگران اندازه و خوب است به ویژه سپیده فضلیاب که تلاشی از جان را به نمایش می گذارد.
متن نمیخواهد احساسات تماشاگر را بیش از اندازه تحریک کند بلکه با بیان واقعیتهایی که تا امروز هم همچنان گریبانگیر است، شرح وضعیتیست از مجازاتها و اعدامها که فهم استدلالی آن برای تماشاگر امروز ، می تواند چقدر عجیب و هولناک به نظر برسد.
طراحی صحنه با وجود دو آینه قدی بزرگ و قرار گرفتن بازیگران روبروی آن، هر چند چیز تازه ای نیست اما همسو با مضامین طرح شده است.
" فراموشی" اجرایی است جدی و مینیمال که فرم متفاوتی را برگزیده تا بتواند در عین روایت قصه مورد نظر، به تئاتریکالیته و تکنیک نمایشی نیز توجه نشان دهد.
با سپاس از مهدی زندیه و سارا ثقفی عزیز برای اهمیت و توجهشان به نقد و گفتگوی اثر.
* : دیالوگی از نمایش