در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش مالی سویینی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:06:50
۰۹ اردیبهشت تا ۳۱ خرداد ۱۳۹۷
۲۱:۰۰
بها: ۳۰,۰۰۰ تا ۶۰,۰۰۰ تومان
مالی سویینی، زنی نابینا، در پی تلاش‌ها و اصرارهای همسرش، چشمانش را عمل می‌کند و قدم در دنیای بینایان می‌گذارد. وی در ابتدا بسیار هیجان‌زده است اما پس از مدتی دچار بیماری می‌شود؛ مغزش، اطلاعات اشیاء دیده شده را مخابره نمی‌کند و او با وجود دید دقیق کاملا کور است. مالی پس از این اتفاق کاملا افسرده و بیمار می‌شود. او که چهل سال در دنیای نابینایی زندگی کرده است، از این که از این دنیا مهاجرت کند واهمه دارد و پس از بهبود به خوبی درک می‌کند تمام دنیای زیبای نابینایی را که مختص به خود بوده را از دست داده است...

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
توجه و وسواسی که برای دکور و نورپردازی وجود داشت بسیار چشمگیر و دوست داشتنی بود ، بخصوص اون دکور کتابخونه و برف پایانی ولی نبود بروشور کار تضاد ... دیدن ادامه ›› عجیبی رو ایجاد کرد از نظرم !

سه بازیگر قدر و متنی خوب این پتانسیل رو بوجود میاره که آدم رو تو داستان غرق کنه ، اوجش هم ، فراتر از بازی ی الهام کردا س ! اون آمدن به لبه سن و چشم بسته پایین اومدن از اون ، اکت و گویش و راه رفتن بی محابا روی دانه های مروارید ، متن هم زیبایی های خودش رو داره و میتونه باور پذیر باشه و آدم رو به فکر فرو ببره ولی به شخصه باهاش ارتباط پیدا نکردم ! به نظر من فقط دیدن همون برف پایانی اونقدر زیبایی و ارزش داره که آدم سختی ی لمس همه اشیاء برای شناختنشون رو به خودش راه بده و عصیان زده نشه ، هرچند که براستی هم تفاوت این دو دنیا خیلی زیاد و ورود به هر کدومشون بسیار پر چالشه ،تازه به نظرم اون همسر پر جنب و جوش که سالها بپای همسر نابینای خودش ایستاده بود و به زندگی پر شر و شورش مکث داده بود میتونست زمان این بار شیرینی رو برای همسرش بذاره تا اون به مرور و با آرامش بیشتری به این دنیای جدیدش پا بذاره نه اینکه یهو پرتاب شه به اتیوپی ! یا حتی میتونست همسرش رو هم با خودش به همون اتیوپی ببره و باهم به دنیای جدید مشترکی وارد بشن
من این اور دوز روی بینایی دنیا رو دوز نداشتم ! البته این نظری شخصی یه و از زیبایی و قدرت کار هم چیزی کم نمیکنه
البته از قسمت ماهی بازی شم ! اصلا نه خوشم اومد و نه چیزی درک کردم ، چه ورز دادنش ! چه سرو کردنش !
درک هم میکردم وجود یه ماهی پلاستیکی و غیر اصل رو بهش ترجیح میدادم

۷/۵ از ۱۰
خیلی دوست داشتم این نمایش رو ببینم اما قیمت بلیطش به نظرم بالاست..
۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۷
درود برشما
بله ظاهرن من ندیده بودم، چارشمبه قبل لولیتا میرم بر میدارم اگه مونده بود هنوز :))
۰۴ خرداد ۱۳۹۷
چارشمبه :-))
۰۴ خرداد ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام.
کسی یک بلیط برای فردا، یکشنبه ۲۳ اردیبهشت برای نمایش مالی سووینی داره؟
با سپاس
۰۹۱۳۳۱۴۰۰۵۸
۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

"یعنی وقتی بتونم ببینم این آدم ها رو همونقدری که الان دوست دارم دوست خواهم داشت؟"

مالی سویینی دختری نابیناست که پدرش در اوان کودکی ... دیدن ادامه ›› به او آموخته بود که چگونه با بوییدن، شنیدن، لمس کردن و مزه کردن دنیای شخصی خود را بسازد و حسرت نبردن به خاطر نداشتنِ نعمتِ همه گیر دیدن را با زمزمه ی آهسته و پدرانه ی "باور کن به خاطر نابینایی چیز زیادی از دست نمیدی" ممکن سازد در ۳۲ سالگی با اصرار شوهرش فزانک (شاید برای هیجانی که برای فرانک دارد) و دکتر رایس (شاید برای بازگرداندن معنی به زندگی ای که با خیانت همسر زیبایش سالهاست که از آن تهیست) چمشش را با جراحی بینا می کند. این روشن شدن سوی چشم ها ابژه ها را برای مالی دگرگون می کند چرا که سوژه (مالی) دیگر سوژه ی پیش از بینایی نیست.
مالی اکنون برای مواجهه با دنیایی که دیگر برایش آن آشنای دیرین نیست و هم چون گذشته احساس "در خانه بودن" را به او نمی بخشد واکنشی جز اضطراب و احساس بیگانگی ندارد و این ها او را کم کم به سمت زوال روانی می برند.
از زمانی که خود من در تجربه ای مشابه قصد تجاوز به اصطلاح خیرخواهانه به حریم جهان متصور (مایا) یکی از عزیزانم را داشتم تا دنیای به زعم من نا واقعش را به مایای خودم تغییر دهم چندان نمی گذرد. تجربه ای که نتیجه اش برای من چیزی جز بدتر شدن آن چه بود نشد و دیدن مالی سویینی من رو به تجربه مشابه خودم بُرد.
گمونم بهتر است که به گفته ی شوپنهاور در ابتدای مهم ترین اثرش که "جهان تصور من است" توجه کنیم و بی واسطه نبودن فهم یکایکمون نسبت به پدیده ها را بپذیریم تا در برابر درستی و صحتِ باور ها و ارزش های مان فروتن تر باشیم تا اینگونه بیشتر و بیشتر پذیرای دگرباشی ها شویم و قبل از شروع تجاوز به دنیای دیگری امکان ناصحیح بودن دنیای خود را به پرسش کشیم.