پارودی قصه ضحاک شاهنامه...
ضحاک ظالم پادشاه ایران زمین که از چاقی رنج می برد تصمیم می گیرد کنکور آشپزی برگزار کند و...
نمایش تحسین شده پانزدهمین جشنواره بینالمللی آیینی سنتی نمایش برگزیده دوازدهمین جشنواره بینالمللی تیاتر دانشگاهیان ایران نمایش برگزیده اولین دوره جشنواره ملی جوان ایرانی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سلام اجرای خیلی خوبی بود خیلی دوست داشتم . من اجرای اول این نملیش که چند سال پیش بود رو هم دیده بودم تفاوت هایی که داشت به خصوی در بخش نفش های خواهران شهناز و ارنواز خیلی خوب بود... بازی تمامی بازیگران به خصوص مهدی فریضه عالی بود . تنها بخشی که به نظر من در اجرای اول بهتر بود قسمت جارچی بود، توی اجرای اول قسمت اول نمایش بیان دیالوگ و نوع اجرا بیشتر به دل می نشست.
پارودی نغز مغز
حقیقتش برای من هم، نام آرش فلاحت پیشه و یادآوری بازی درخشانش در کار قبلی، انگیزه اصلی ام برای دیدن سرآشپز پیشنهاد می کند بود. اما جسارت به آقای فلاحت پیشه نباشد، بازی بقیه اگر بهتر نبود کم نداشت. همه عالی بودند و مهدی فریضه در نقش ضحاک عالی تر. بیان خاص و جذاب و متنوع، بازی های فیزیکی دشوار و بی نقص، فریضه را ستاره صحنه کرده بود.
اما بازی محمد صدیقی مهر و امیررضا میرآقا هم خصوصا در نقش دختران جمشید حیرت انگیز و تحسین برانگیز بود. به شهاب حسین پور باید تبریک گفت، ولو برای جمع کردن چنین جمع حرفه ای.
اما کسی که می ترسم نامش مغفول بماند، بهزاد جاودان فرد است. در نمایش ها، کمتر نامی از طراح حرکات آورده می شود. اما در تمام صحنه ها و لحظات هنر وی که مانند عروسک گردانی، رقص ها و حرکات ترکیبی را هدایت می کند، مشهود بود. حرکات همگی حساب شده و فوق العاده طراحی شده بودند.
آوردن داستان خشن و دراماتیکی مانند ضحاک ماردوش به ورطه طنز و شوخی بسیار دشوار و پرریسک بود. شاهد مثالش کارهای جدی ای هستند که در قالب طنز بازنویسی شدند و موفق نبودند. اما رضا شفیعیان و شهاب حسین پور به اکمال روایت اصلی را با روایت طنزش پیش بردند و به اتمام رساندند. داستان و میزانسن عالی بودند و در تمام صد دقیقه نه من نه هیچ یک از تماشاگران احساس ملال نکردیم. این کار بی ادعا، ارزش دیده شدن و تحسین شدن را دارد؛ بیش از اینها. فرصت را از دست ندهید. با تشکر از دوست خوبم، آقای کردبچه، که این فرصت را در اختیارم قرار دادند.