یادته مامان همیشه اینجا بود.
اره، واسه اینکه بابا ترس از ارتفاع داشت.
تازه، همیشه بلوز آستین بلند و شلوار میپوشید تو خونه، واسه اینکه پشه نیشش نزنه
نخیر واسه اینکه هر وقت، وقتش بود، دست ما رو بگیره و از این خونه ببره...
بچه مثل کلمه میمونه، هر لحظه یک شکل میشه
شبیه آسمون، شبیه شب، شبیه افق