در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال روژان مظفری | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:39:40
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید

تنها زمانی می توان از خلق و آفرینش در جهان اجتماعی و ادبی سخن گفت که آن اثر صرف بازنمایی و بازتولید گفتمان مسلط و ایدئولوژی حاکم و موجود در جامعه نباشد، اثری که نگران درک شدن از طرف مخاطب نیست و بر روی عادات ذهنی مخاطب بنا نشده است، اثری که به نقد ساختارهای موجود و حاکم بر جهان امروزی بپردازد، اثری که نشانه ای به رهایی باشد، هر نشانه ای در متن ارجاعی باشد به رها شدگی و گشایش، اثری که به دور از زنجیره نشانه های مشخص است که به راحتی نمی شود آن را حدس زد و پیش بینی کرد، یکی از جاهایی که می توان انتظار داشت این رابطه بین اثر و مخاطب و جهان اجتماعی شکل بگیرد تیاتر است، یعنی آفرینشگری و خلق. جایی که مخاطب بدون واسطه، بدون درگیر بودن در امر بازنمایی شده با خود متن و خود بازیگر ارتباط برقرار می کند و خود در امر آفرینش هنری شریک است. جایی که فقط بازیگران و عوامل صحنه نیستند که برای مخاطب تصمیم می گیرند که چه بشنود، چه ببیند و چگونه فکر کند، در واقع تیاتر به نوعی به چالش کشیدن مخاطب است در امر واقع و تیاتر خلاق و آفرینشگر تیاتری است که درست بعد تمام شدن اجرا شروع می شود، جایی که مخاطب بعد تمام شدن اجرا با خود درگیر می شود، درگیر امری که از نوع پیش فرض های موجود نیست، در واقع تیاتری که مخاطب را به سمت تعریف دوباره نشانه ها و معانی سوق می دهد، شاید به تعبیری هابرماسی بتوان گفت تیاتری که بتواند منجر به کنش ارتباطی شود، یعنی مخاطب از یک موجود منفعل اجتماعی به یک کنشگر فعال اجتماعی تبدیل می شود که ابتدا شروع به مونولوگ درونی می کند و بعد این مونولوگ تبدیل به کنش اجتماعی می شود، تیاتری آفرینشگر است که مخاطبی که ابتدا وارد سالن نمایش می شود با مخاطبی که از سالن خارج می شود متفاوت است.
تیاتر آسانسور ندارد سباستین تیری با ترجمه هومن حسین زاده و کارگردانی لبخند بدیعی از این دست آفرینشگری هاست که در جهان امروزی شاید جزو تک صداهایی باشد که هنوز در ساختارهای قدرتمند اجتماعی و اقتصادی مسلط جهان سرمایه داری هضم و جذب نشده است، تیاتری که نشانه هایش بازنمودی از روابط معهود و شکل ... دیدن ادامه ›› گرفته نیست، کمدی که صرفا برای خنداندن مخاطب نوشته نشده است که سعی بر این دارد چند لحظه مخاطب را از جهان بیرونی جدا کند و لحظات شادی را برای او رقم بزند، بلکه تیاتری است کمدی که خنده هایش تلخ، عمیق و در خیلی جاها دردناک است، کمدی آسانسور ندارد در واقع به سخره گرفتن تمام روابط و نقش ها و ساختارهای مشخص اجتماعی است که گریز از آنها گویی ممکن نیست، کمدی که در نهایت از ما می خواهد جور دیگری ببینیم و بیندیشیم، انگار زندگی کردن در سرزمینی را پیشنهاد می دهد که باید از نو ساخته شود. از صحنه آغازین که مرد جوان حتی قدرت تصمیم گیری در مورد غذای خود را ندارد تا نوشتن زندگینامه ای که هدفش مخاطب پسند بودن است تا کارمند بودن در جهان سرمایه داری که از شما تنها کارگرانی خواهد ساخت که جز کار کردن و مصرف چیزی را طلب نمی کند تا جهانی که بر اساس نظم تعریف شده و قوانین مشخص جهان سرمایه داری شما را دیوانه می بیند، شما که حالا مخاطبی هستید که بعد دیدن این تیاتر دیگر چون اول نمی بینید و فکر نمی کنید، شما را از بقیه جدا می کند.
در واقع مخاطبین تیاتر اسانسور ندارد همه از دیدگاه نظام سرمایه داری دیوانه اند که اگر نبودند به دیدن چنین نمایشی نمی نشستند.
پیشنهاد می کنم در جهانی که سراسر عقلانیت ابزاری است، دیوانه باشید و به تماشای این تیاتر بنشینید.
امیرمسعود فدائی این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تنها زمانی می توان از خلق و آفرینش در جهان اجتماعی و ادبی سخن گفت که آن اثر صرف بازنمایی و بازتولید گفتمان مسلط و ایدئولوژی حاکم و موجود در جامعه نباشد، اثری که نگران درک شدن از طرف مخاطب نیست و بر روی عادات ذهنی مخاطب بنا نشده است، اثری که به نقد ساختارهای موجود و حاکم بر جهان امروزی بپردازد، اثری که نشانه ای به رهایی باشد، هر نشانه ای در متن ارجاعی باشد به رها شدگی و گشایش، اثری که به دور از زنجیره نشانه های مشخص است که به راحتی نمی شود آن را حدس زد و پیش بینی کرد، یکی از جاهایی که می توان انتظار داشت این رابطه بین اثر و مخاطب و جهان اجتماعی شکل بگیرد تیاتر است، یعنی آفرینشگری و خلق. جایی که مخاطب بدون واسطه، بدون درگیر بودن در امر بازنمایی شده با خود متن و خود بازیگر ارتباط برقرار می کند و خود در امر آفرینش هنری شریک است. جایی که فقط بازیگران و عوامل صحنه نیستند که برای مخاطب تصمیم می گیرند که چه بشنود، چه ببیند و چگونه فکر کند، در واقع تیاتر به نوعی به چالش کشیدن مخاطب است در امر واقع و تیاتر خلاق و آفرینشگر تیاتری است که درست بعد تمام شدن اجرا شروع می شود، جایی که مخاطب بعد تمام شدن اجرا با خود درگیر می شود، درگیر امری که از نوع پیش فرض های موجود نیست، در واقع تیاتری که مخاطب را به سمت تعریف دوباره نشانه ها و معانی سوق می دهد، شاید به تعبیری هابرماسی بتوان گفت تیاتری که بتواند منجر به کنش ارتباطی شود، یعنی مخاطب از یک موجود منفعل اجتماعی به یک کنشگر فعال اجتماعی تبدیل می شود که ابتدا شروع به مونولوگ درونی می کند و بعد این مونولوگ تبدیل به کنش اجتماعی می شود، تیاتری آفرینشگر است که مخاطبی که ابتدا وارد سالن نمایش می شود با مخاطبی که از سالن خارج می شود متفاوت است.
تیاتر آسانسور ندارد سباستین تیری با ترجمه هومن حسین زاده و کارگردانی لبخند بدیعی از این دست آفرینشگری هاست که در جهان امروزی شاید جزو تک صداهایی باشد که هنوز در ساختارهای قدرتمند اجتماعی و اقتصادی مسلط جهان سرمایه داری هضم و جذب نشده است، تیاتری که نشانه هایش بازنمودی از روابط معهود و شکل گرفته نیست، کمدی که صرفا برای خنداندن مخاطب نوشته نشده است که سعی بر این دارد چند لحظه مخاطب را از جهان بیرونی جدا کند و لحظات شادی را برای او رقم بزند، بلکه تیاتری است کمدی که خنده هایش تلخ، عمیق و در خیلی جاها دردناک است، کمدی آسانسور ندارد در واقع به سخره گرفتن تمام روابط و نقش ها و ساختارهای مشخص ... دیدن ادامه ›› اجتماعی است که گریز از آنها گویی ممکن نیست، کمدی که در نهایت از ما می خواهد جور دیگری ببینیم و بیندیشیم، انگار زندگی کردن در سرزمینی را پیشنهاد می دهد که باید از نو ساخته شود. از صحنه آغازین که مرد جوان حتی قدرت تصمیم گیری در مورد غذای خود را ندارد تا نوشتن زندگینامه ای که هدفش مخاطب پسند بودن است تا کارمند بودن در جهان سرمایه داری که از شما تنها کارگرانی خواهد ساخت که جز کار کردن و مصرف چیزی را طلب نمی کند تا جهانی که بر اساس نظم تعریف شده و قوانین مشخص جهان سرمایه داری شما را دیوانه می بیند، شما که حالا مخاطبی هستید که بعد دیدن این تیاتر دیگر چون اول نمی بینید و فکر نمی کنید، شما را از بقیه جدا می کند.
در واقع مخاطبین تیاتر اسانسور ندارد همه از دیدگاه نظام سرمایه داری دیوانه اند که اگر نبودند به دیدن چنین نمایشی نمی نشستند.
پیشنهاد می کنم در جهانی که سراسر عقلانیت ابزاری است، دیوانه باشید و به تماشای این تیاتر بنشینید.
خیلی ممنون از یادداشتتون
۱۲ آذر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش آوازهای سر شام، نمایشی غیر خطی که بین رئال و خیال می گذرد، اینکه کارگردان شام را به عنوان زمان روایت داستانش در نظر می گیرد کاری جالب است، اصولا ما آدم ها تنها جایی که همه جمع می‌شویم و با هم چند دقیقه ای گفتمان می کنیم و از حال هم با خبر می شویم موقع خوردن غذاست، و خب این وعده غذایی انگار تنها وعده ای است که همه اعضا حضور دارند، سه خانواده ای که در سر این سفره مسائل خود را مطرح می کنند ( البته یکی از این موقعیت ها خانواده نیست و دو دوست است که در موقعیتی خطرناک قرار دارند) در سه زمان متفاوت گذشته، حال و آینده هستند که کارگردان از پس کار خوب برآمده و برای بازیگر کاملا قابل لمس و فهم است، و نکته جالب ارتباط و تداخل زمان ها با هم و دیالوگی است که بین افراد در زمان های مختلف برقرار می شود، گاهی دیالوگ های گفته می شود که توسط شخصی که مخاطب نیست جواب داده می شود، حرف زدن مستقیم بازیگران با تماشاگر نکته جالبی است که در تمام نمایش دیده می شود، جایی که تماشاگر خود را بخشی از نمایش به حساب می آورد و نکته مهم دیگر در هم آمیختن موقعیت تراژیک و کمدی است، درست است به خیلی از دیالوگ ها تماشاگر می خندد ولی عمق فاجعه را هم درک می کند، دردی که خانواده سه نفره بخاطر مشکلات اقتصادی و بیکاری و در نهایت مرگ فرزند متحمل می شود تا مرگ یکی از آن دو دوست و قطع نخاعی شدن دیگری که اتفاقا موقعیت کمدی بیشتری را در فیلم بوجود می آورند و در نهایت خیانت زن به مرد در خانواده سوم یا همان آینده و کیسه دوختن برای همسر و تراژدی طلاق و فرزند طلاق، این در هم آمیختن موقعیت تراژدی و کمدی به مخاطب اجازه نمی دهد که به راحتی از نمایش و دیالوگ ها بگذرد و در نهایت غمی بر دل او می نشیند که بی شک مدتها به همراه خواهد داشت چرا که با بازیگران نمایش خندیده و زندگی کرده، نمایشی که در نهایت با آوازی غمگین پایان می پذیرد، ممنونم از همه عوامل این نمایش، به امید روزهای بهتر و جهانی شادتر
gharani، شیما و صدف اسمعیل پور این را خواندند
امیرمسعود فدائی، ف.امامی و فاطیما م این را دوست دارند
سپاس از نظر جامع و کامل شما . بسیاری از نکاتی که به آن اشاره کردید دقیقا مدنظر گروه کارگردانی بوده . لذا بسیار خوشحالیم از اینکه با ما همراه شدید .
۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۶
سلام.
به نظرم اگر گزینه احتمال لو دادن یا کاهش جذابیت را انتخاب می نمودید، بهتر بود. البته من بعد از دیدن نمایش کامنت شما را خواندم، اما قبل از دیدن اگر می خواندم، احتمال اینکه برای دیدنش نروم بسیار زیاد میشد چون دیگر چیزی برای کشف کردن وجود نداشت.
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
Y.nasrollahi65@gmail.com
۳۰ شهریور ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خدایا! منو در پناه خودت بگیر از این انسانهای عادی و معمولی...
رومینا خلج هدایتی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش رو به دلیل نزدیک بودن به شرایط فعلی اجتماعی من و همسرم بسیار دوست داشتیم...تاتر بسیار نمادین و دارای استعاره های زبانی بود که در پس همه ی گزاره ها معنی دیگری غیر از چیزی که گفته شده بود مد نظر بود...بازی کیانیان و هدایت هاشمی هم که عالی...ممنونیم از همشون
علی اصغر شیرازیان این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید