درود و احترام
ابتدا عرض خسته نباشید به همه زحمتکشان هنر نمایش
خب حالا که کلا زمان اجرا پایان یافته میشه بی هیچ چشم داشتی نقد کرد.
من اجرای پنج شنبه را دیدم . سپاس از اینکه طبق ساعت و برنامه نمایش آغاز شد و همین، اما دقیقا این چی بود که من دیدم؟؟؟؟
خنده داشت؟ نکته داشت؟ معنا داشت؟
کارگردانی یا متن خاصی از انتخابم انتظار نداشتم اما این دیگه توهین بود به شعور مخاطب و البته خیانت به زحمات خودشون.
بازیگران به جر یکی دو نفر در ناپختگی دیالوگ می گفتند. صدا در صدا می پیچید و کلی از دیالوگها نامفهموم بود. دقت کنید که من ردیف چهار و در وسط ردیف نشسته بودم. شوخی ها با میم های فرهنگی جدید شاید تنها جای بانمک نمایش بود. چیزی که خب به مدد هوش اجتماعی و هنر بداهه بازیگران
... دیدن ادامه ››
شکل می گیرد.
داستان در اوج باسمه ای بودن فقط مشتی عبارت را پشت هم ردیف کرده بود. عباراتی که مثلا از ادبیات و نوع محاوره قدیمی گرفته شده. تا جایی که یکی از شوخی ها دست انداختن همین عبارات بود. هیچ دلیلی برای بردن این داستان به زمان قاجار یا اصلا ایرانی بودن آن نبود.
من عکسهای اجراهای قبل را نگاه کردم. گویا یک شخصیت سیاه هم در این داستان بوده که پنج شنبه احتمالا کار داشته و نیومده. بعد شخصیت میرزا ناراحت هم بود که چرا تماشاگران نمی خندن و رسما به زبون هم آورد. من تئاتر سنگلج را بسیار دوست می دارم و این نمایش را مستحق اون صحنه عزیز نمی دونم.
با اینکه دیدم تعدادی از تماشاگران سالن را ترک می کنند در هر حال من تا انتهای اجرا نشستم . برای تمامی عوامل و بازگران این نمایش هم آرزوی موفقیت و بهروزی و ساخت آثاری به مراتب بهتر دارم.
1403-12-4