«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
درود و خسته نباشید. پیشاپیش عذر خواهی می کنم از نظر نامساعد که دارم اما به نظرم تلاش شایسته و ی بازیگران هم محتوای متن را نجات نداد. این همه تلخی گزنده با شوخی های کوچک و گاهی برخورنده چه تناسبی داشتند؟ من تماشاگر حرفه ای یا منتقد یا به قولی تئاتر باز نیستم اما خواننده ادبیات هستم که در ایران به دنیا آمده ام و زندگی می کنم و نمی دانم چرا روایت یک خانواده ی آسیب دیده بدون اینکه به ریشه ها برود یک موضوع واقعی وحشتناک(خفاش شب) را درگیر موضوعات اجتماعی دیگر می کند؟ آیا از تماشاچی درخواست همذات پنداری دارد؟ آیا از تماشاچی انتظار مویه و همدلی دارد؟ آیا ما را به عمق بدی های موجد در زندگی مان در این جامعه می برد بدون تحلیل و نظری؟ اصولا چرا نویسنده توقع دارند که تماشاچی به تئاتر بیاید و تلخی سهمگین یک سوژه ی اجتماعی را بدون فکر و یا به فکر واداشته شدن با روایتی نیمه ابسورد دوباره تحمل کند؟ داشتن یک حرف برای گفتن و بلد بودن فنون روایت وقتی با انواع فنون دیگر تئاتری کامل شود من را به تماشاخانه می کشد و در ذهن ام خاطره ای حسی و زمینه ای برای فکر کردن باقی می گذارد وگرنه ناراحت شدن از متنی قوی و سهمناک بی اینها که گفتم با عجله مرا وادار به فراموشی می کند. البته این نظر یک تماشاچی ساده است بی هیچ ادعایی. درود
کمتر پیش می آید که کتابی را دوباره بخوانم یا فیلمی و تئاتری را مجدد ببینم ولی این کار برای بار دوم دیدن هم کشش داشت هم لذت فراوان که مرهون متن قوی و دیالوگ های روان و انتخاب خوب بازیگر و بازیهای خوب و البته کارگردانی خوب است که هرجای نمایش که اراده کردند تماشاگر حرفه ای و آماتور را خنداندند و هرجا که نیت کردند وی را به فکر فرو بردند برخلاف چند کار جدی اخیر که دیدم تماشاچیان جا و بی جا می خندند یا با مضمون ارتباط نمی گیرند. به گمان کوچک شخصی ام عوامل محترم مزد خود را گرفته اند در این فصل بی رونق تئاتر با ورود به فکر و دل تماشاچی.
همچنین برای من بسیار خوش بود که کمدی اجتماعی تبدیل به خنده بازار نشده و محتوایی غنی را بر ذهن می نشاند و این مدیون دراماتیزاسیون حرفه ای کار است.
سلامتی و خلاقیت و موفقیت آرزو می کنم برای استاد پزشکزاد و همه ی یاران و دست اندر کاران این اجرا.
آیا آرزوی بزرگی است که این کار در شهر لوس آنجلس با همین گروه به روی صحنه برود؟ یک تماشاچی کوچک چنین آرزویی دارد. درود و سپاس فراوان
دیدم و خیلی خوشم آمد. متن قوی و بازی های خوب و البته کارگردان خوب و عزیز با اینکه من را که ناآگاهانه و مشتاقانه زودتر از شروع به سالن آمده بودم محترمانه به بیرون هدایت کردند را پس از نمایش می خواستم تبریک و تهنیت بگویم ولی روم نشد. خسته نباشید همگی. فرداشب با دوستان خدمت می رسیم.