مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی میرسد اجرای همه نمایشها و برنامههای هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیلها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
مهم ترین سوال برای من در مورد این اثر این هست که چنین موضوعی دغدغه چند درصد از افرادی هست که توی تهران این نمایش رو می بینن؟ خانواده ای با چنین جمعیتی چقدر توی زندگی امروز همچین افرادی معنا داره؟ نویسنده محترم اثر دغدغه های دهه پنجاه و شصت رو به امروز منتقل کرده اونم با چاشنی شبه علم و نگاه نیمچه فلسفی. واکاوی روح انسان در مدیوم تئاتر و در مدت زمان حدود یک ساعت و ربع با این تنوع از شخصیت ها شدنی نیست. در واقع اصلا شخصیت پردازی درستی اتفاق نخواهد افتاد و همه در حد گونه(تیپ) باقی خواهند موند. توی در انتظار گودو کلا چند شخصیت وجود داره؟ توی شب بخیر مادر چند شخصیت؟ تعدد شخصیت عمق کار رو بسیار کم می کنه و اصلا مناسب چنین موضوعی نیست. برای من متن بی کشش و بی رمق و فاقد هر گونه عمقی بود و چشم اسفندیار اجرا به حساب میاد. میشه خیلی مفصل تر نقدش کرد ولی واقعا در حوصله ام نیست.
در مجموع بازی ها رو دوست داشتم ولی اصلا بازی ها در یک سطح نبود. بازی بازیگر باران قوی ترین بازی دیشب و بازی بازیگر بهار ضعیف ترین بازی شب اول بود.
طراحی صحنه به گونه ای بود که اجرا برای قسمت های کناری سالن مناسب نخواهد بود و این نمره طراحی صحنه و کارگردانی رو برای من به شدت کاهش میده. طراحی لباس ها خوب و باورپذیر بود. انتخاب موسیقی جنبه نمادین داشت و در چنین اثری نماد پردازی از نظر من جایی نداره.
نمره اثر از نظر من دو هست و اصلا توصیه اش نمی کنم ولی به احترام دیکتاتور درون آرمین عزیز سه دادم رفت.