عاشقانه های خیابان سبکی نوین در تئاتر های ایرانی ست. گرچه با دو نمایش قبلی دکتر گیل ابادی ، "سپنج" و "یک دقیقه و سیزده ثانیه" شباهت هایی داشت، اما بنظر می رسید که ایده ی نمایش تعاملی بهتر اجرا شده بود. تماشاگران بیشتر و راحت تر با بازیگران تعامل داشتند. و سیر داستانی نمایش هم گیج کننده نبود.
اما همین بداهه گویی و تعامل گاهی اجرا را به سمت یک استند آپ کمدی نزدیک تر می کرد تا یک نمایش تئاتر.
نکته ی قابل توجه در این نمایش عدم هماهنگی و نظم لازم برای ورود تماشاگران در ابتدای نمایش بود، به دلیل جایگاه متفاوت مخاطبان بر روی زمین و تلاش هر کس برای نشستن در جای مناسب ، هرج و مرج زیاد بود. در حالی که با مدیریت صحیح، اگر تماشاگران یک به یک وارد سالن و سپس به سمت جایگاه مورد نظرشان راهنمایی می شدند، این اتفاق نمی افتاد.
در اجرا های تعاملی که مشارکت مخاطبان مدنظر است، فضاسازی بسیار حائز اهمیت است. مخاطب باید با ورود به صحنه ی نمایش، وارد فضای آن شود و این خود بخشی از امادگی لازم برای مشارکت را به انها می دهد، اما متاسفانه هیچ تدبیری در این باره نبود و قبل از شروع نمایش تنها شاهد حجم عظیمی از مردم که تنها برای نشستن همهمه می کردند بودیم. کسی به موسیقی توجهی نمی کرد، کسی به بازیگران مواجه که در حال قدم زدن در صحنه بودند، توجهی نمی کرد در حالی که همه این ها با یک مدیریت و تدبیر خوب قابل
... دیدن ادامه ››
دسترسی بود.
نکته ی دیگر عدم وجود رده سنی برای خریدن بلیط بود. دیشب شاهد کودکان کمتر از ۱۰ سال در صحنه ی نمایش بودم، کودکانی که از نمایش خسته می شدند و شلوغ می کردند و همچنین برخی دیالوگ های موجود در اجرا مناسب سن انها نبود. عاشقانه های خیابان یک نمایش کودکانه نیست.
در اخر ، میزانسن موجود در این نمایش تنوع چندانی نداشت و گاهی نیز خسته کننده بود. از نظر طراحی لباس و گریم هم، هیچ طراحی خاصی انجام نشده بود.
تنها موسیقی موجود در نمایش، در اخر نمایش و با اجرای رضا یزدانی بود، در حالی که موسیقی میتوانست در طول اجرا تاثیر نمایش رو دوچندان کند.