نفی صورتهای تقلیدی تئاتر!
به بهانۀ اجرای تخلف میزانسنیک در تماشاخانه انتظامی- خانه هنرمندان
بار سنگین کابوس و درد سهراب بودن/ شدن چنان است که هیچ ساختار دراماتیکی تاب تحملش را ندارد! درست مثل وزن سنگین فجایع روزگار ما! کدام تراژدی کدام اثر کمیک، میتواند تراژیکتر از تصاویر سلاخی صفوف آدمهای زندهای باشد که در عراق و افغانسان و کوبانی و سوریه در یوتوپ، روز بروز با پیکسلهای نابتری بارگزاری میشود؟ مگر میشود پس از دیدن این تصاویر، نمایشی رئالیستی و تراژیکتر به صحنه برد؟! ابدا! جعل است! پس باید صورتهای مُضحک و ملالآور آناتومی ساختار درام در قالبهای ارسطویی- که نه ارسطویی، بلکه قرون وسطایی و منتسب به ارسطو- را به زبالهدان تاریخ سپرد؛ صورتهای تقلیدی "دوصد لعنت" شدهای که بر کششهای بلاهتوار، بحرانهایی خرفت و تعلیقهای دروغین و مبتذل استوارند. هامارتیا و روانشناسی شخصیت، با گوشه چشمی به فجایع انسانیِ معاصر و در حال رخداد، تعاریفی کوتهنظرانه و آبکی مییابند! حتی بایست از خطوط امن میزانسنهای خطکشی شده و چهارچوبدار هم عبور کرد! تخلف میزانسنیک!
پشت ترافیک اتوبان همت باید به تابلوی روگذر "به رویاهایت بیاندیش!" خیره شد و تراژدی پدر خوش شانسی را در تصویر سلفی خانوادۀ برندگان خوشبخت بانکی نظاره کرد که دسته جمعی به ما پوزخند میزنند! در ترافیکی که همزمان پدر خوششانس دیگری با خانوادهاش در گرمای 40 درجه، با صورتی نمایشی شده
... دیدن ادامه ››
از کمدی و لبخند، تو را با فال حافظ و بادکنک محاصره میکنند! در چنین شرایطی باید از روشنکردن کولر و بالاکشیدن شیشهها خودداری کرد! تخلف میزانسنیک!
باید از تصویرهای غیرمنطقی و نمایشی شدۀ رسانه، کانالهای تلویزیونی مختلف، سخنرانیهای نمایشی سازمان ملل، فوتبال، اُسکار و هالیوود که ما را به صورتهای نمایشی شده از منطق، احاطه کردهاند عبور کرد! باید موقعیت منطقی و دقیق خود را از ورای واقعیتهای نمایشی شدۀ حاضر و آماده، فهم کرد!
باید پرسش بیمصرف و مریض "آیا ما تئاتر داریم یا نه؟!" جای خود را به "ما برای چه تئاتر کار میکنیم؟!" بدهد. اثبات و یا نفی اینکه "آیا ما تئاتر داریم؟!" هیچ کمکی به وضع موجود و غیرموجود نمیکند اما فهم وضع موجود تنها ممکن است از جایگزینی پرسش "نسبت ما با تئاتر چیست؟! حاصل شود. تخلف میزانسنیک، یک روش برای طرح این پرسش است!
ناصر حبیبیان