«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
این سیاهی باموج سوزناک به صورتم میخورد من فرارکرده ام ازچی?
ازاین نیمکت های شکسته وباورهای فسیل شده وافکارپوچی که دراندیشه من نهادینه کردند
وخودشان به هیچ کدام پایبندنیستند ازاینها به دانشگاه بهترین هارفتم وجدول رابه نیمکت ترجیح دادم چراپرنده رادرقفس
نگارگری میکنند ازچیزهایی میگویندتامارا هم مانند شاهین درقفس کنند شاهین توانست بپردازاین پوچال هامن میخواهم
ازقفس عقاید پروازکنم به لانه ای که کسی مارا درقفس ننگارد وآزادباشم با نیمکت هاوتخته هایی تازه نوگرا وروشنفکرکه
که مرامثل تخته سیاه آنجابه پوچی نبرد سلام
از: پرنده ای از در دام
سلام
من بیاد شماهستم تاوقتیکه ذرات وجودم ازهم گسسته شوند
ای دوست یادتو زمانی زدلم پاک شود که تمام بدنم زیرزمین خاک شود.
از: مهدی
سلام دوستان (توجه )
یک قرار دوستانه (گردش و کوهنوردی)
جمعه بریم شمال شهر تجریش دربند توچال
ساعت 8 صبح به تاریخ 91/2/15
نظرخودرا اعلام کنید باتشکراز شما دوستانم
واسه اینکه قرارمون فرهنگی باشه بعدش بریم نمایشگاه کتاب مصلی
میام را بزنید_.
گروه راهبری سایت
لطفا این پست را در دیوارپررنگ کنید باتشکر
بنشین برلب جوی و گذرعمرببین
که چطور این گذرعمر تورامیسازد
یاچنان تورا کوبد به زمین
یا تورانشاند برتخت زمین
از: جمشیدی
خوبه که
مردم واسه هم جون میدن ولی برای پول نه
همه دنیاشون تو پول وماشین و دوردور کردن توخیابون واسه خیلی چیزها خلاصه نمی شه
تو صف رسیدن به خدا سبقت میگرند
وهمه اینها درسته
از: خود مان نیستیم
به نام او که ذره ذره وجودم ازاوست وبواسطه ی او من هویت پیدامیکنم هویتی که به آن میبالم من خوشحالم که درمسابقه شرکت کردم وبرنده جایزه دنیایی بودن شدم درتک تک اتم های این دنیا نورپیداست چشم ها راباید شست
ما همه میتوانیم بوجود آوریم هرچه بخواهیم وبیافرینیم دنیای دیگررا اگرباورکنیم که همه چیزبدون انسان هیچ است وانسان بدون خدا
وخدایی که دراین نزدیکی است...
از: یک خدای کوچک
با علم اگر عمل برابرگردد
کام دوجهان تورامیسرگردد
مغرورمشو به خود که خواندی ورقی
زان روزحذرکن که ورق برگردد.
از: رباعیات ابوسعید ابولخیر
ناگهان میان این همه ناسازگاریها نسیم عشق آمد و من با اعتمادکامل سربردامان نسیم نهاده وبا او رهنمون شدم به شهری دل انگیز دراین شهر همه لطافت انگیزهسندوباوقار وخط عشق رادنبال میکنند چه خوب بخت با من یاربود که توانستم ازشهری که همه زشتی ها وبی احساسی هادرآن است بگریزم وبه شهر عاشقان بوسه زنم .
پروردگارا........سپاس
از: جوانه عاشقی
حتی اگردنیا به من اصرارکند که بمان بی توهرگز نمی توانم دلم راروانه این دنیا کنم حتی اگردنیابخواهد بامن دوست باشدمن نمیخواهم چون دوستی بزرگ مثل تودارم خدا برای نزدیکی به تو دوان دوان پابر خورشید مینهم وبه تومیرسم.
از: اشرف مخلوقات